پژوهشگر :
فریبا پور نگهبان اصلی
تقدیم به کسی که چشمان او خسته تری نقطه ی جهان است و همه ی کسانی که در راه ، بیانات معظم لهتلاش بی وقفه و حقیقی دارند .
فهرست مطالب
چکیده : ………………………………………………………………………………………………….. 1
مقدمه …………………………………………………………………………………………………….. 2
کلیات : …………………………………………………………………………………………………… 4
بخش اول : کلیات ………………………………………………………………………………………… 4
بخش دوم : مفاهیم ……………………………………………………………………………………….. 7
فصل اول : اقتصاد مقاومتی ……………………………………………………………………………….. 9
مقدمه : …………………………………………………………………………………………………… 9
گفتار اول : معنای اقتصاد و اقتصاد اسلامی : ……………………………………………………………… 9
گفتار دوم : معنای اقتصاد مقاومتی ……………………………………………………………………… 18
گفتار سوم : اقتصاد مقاومتی از منظر رهبری ……………………………………………………………. 21
گفتار چهارم : ضرورت و الزامات اقتصاد مقاومتی ……………………………………………………….. 22
گفتار پنجم : تفاوت اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی ………………………………………………… 24
نتیجه : ………………………………………………………………………………………………….. 25
فصل دوم : موانع اقتصاد مقاومتی ……………………………………………………………………….. 26
مقدمه : …………………………………………………………………………………………………. 26
گفتار اول : رفع موانع و بازدارنده های اقتصاد مقاومتی …………………………………………………. 26
گفتار دوم : عواقب شتابزدگی در اقتصاد مقاومتی ……………………………………………………….. 30
گفتار سوم : نقش فساد اقتصادی در اجرایی نشدن اقتصاد مقاومتی …………………………………….. 31
نتیجه : ………………………………………………………………………………………………….. 36
فصل سوم : روش تحقیق اقتصاد مقاومتی ………………………………………………………………. 37
مقدمه …………………………………………………………………………………………………… 37
گفتار اول : اصلاح الگوی مصرف ………………………………………………………………………… 37
گفتار دوم : اقتصاد مقاومتی ، گفتمان رایج ……………………………………………………………… 39
گفتار سوم : تبلیغ در رسانه و نقش فضای مجازی ………………………………………………………. 45
گفتار چهارم : نقش فرهنگ در تحقق اقتصاد مقاومتی ………………………………………………….. 45
نتیجه : ………………………………………………………………………………………………….. 48
فصل چهارم : وظیفه ی مسئولین و مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی ……………………………………. 49
مقدمه : …………………………………………………………………………………………………. 49
گفتار اول : وظیفه مسئولین در تحقق اقتصاد مقاومتی ………………………………………………….. 49
گفتار دوم : وظایف مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی …………………………………………………….. 50
گفتار سوم : طراحی الگوی زندگی ، متناسب با اقتصاد مقاومتی ………………………………………… 59
گفتار چهارم : مصادیق اقتصاد مقاومتی در دوران برخی از پیامبران …………………………………….. 61
نتیجه گیری : …………………………………………………………………………………………… 69
منابع و مآخذ : ………………………………………………………………………………………….. 7
چکیده :
اقتصاد به معنای حد میان دخل و خرج را نگه داشتن است . در اینجا ابتدا معانی اقتصاد و اقتصاد اسلامی و
مقاومتی را بررسی کرده و با توجه به رهنمون های رهبری ، اهداف این بحث روشن گردیده است . با بیان
تفاوت اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی ، سعی شده شبه شباهت این دو مقوله در ذهن مخاطب برطرف
گردد و سپس وجود فساد در بخش های مختلف را مانع پیشرفت اقتصاد مقاومتی دانسته و راه های اسلامی
هم برای این مسئله ارائه گردیده است .
در بخش بعد به بیان مهمترین روش های تحقق اقتصاد مقاومتی پرداخته و آن ها را شرح داده است و این که
این مبحث باید در رسانه ها و فضاهای مجازی بیشتر مطرح گردد و فرهنگ سازی بهتری در این زمینه صورت
بگیرد و اما بعد از وظیفه مسئولین ، بیشترین مسئولیت و وظیفه را برای مردم می داند و الگوی زندگی متناسب
با اقتصاد مقاومتی را طرح می کند .
مقدمه
امروزه جمهوری اسلامی ایران در حوزه های اقتصادی خود با مسائل یا مفاهیمی مواجه است که به هیچ عنوان
تا کنون چه در عرصه ی نظر و در کتاب های درسی و چه در عرصه ی عمل و تجارب بشری مشابه و ما به
ازای واقعی نداشته است .
بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و ابتکار و نظریه پردازی و الگوسازی در این عرصه های جدید
اقتصادی است . هر کشوری که علم استکبار ستیزی را بر پا کند ، نیازمند ، چنین الگوهایی است . یکی از این
است . با اجرای تحریم های متعدد از سوی غرب مقام معظم رهبری بحث اقتصاد » اقتصاد مقاومتی « ، مفاهیم
مقاومتی را مطرح و آن را به عنوان یک روش مهم و استراتژیک در تغییر مسیر حرکت اقتصادی کشور عنوان
کردند .
با توجه به گستردگی طرح های مطرح شده در رابطه با اقتصاد می توان گفت اقتصاد مقاومتی از مباحث مهم
علم اقتصاد به شمار می آید .
تحریکات جهانی آن را زیر و رو نمی کند ، با مروری بر سخنان رهبری ، مولفه ها و شاخصه هایی مطرح می
شود که روشن کننده اهمیت و ضرورت اقتصاد مقاومتی است ، اقتصادی که با محرک های جهانی متحول
نشود و تکانه های اقتصادی جهان به آن آسیب نرساند . اقتصاد مقاومتی مسئله ای است که بخشی از آن به
دولت باز می گردد . اما با قطعیت کامل و با توجه به گفته های رهبری باید گفت بخش دیگر آن به ملت و
مردم منتصب خواهد شد و برای پیش برد آن در جامعه و زندگی تمام افراد جامعه باید یک چراغ راه ، روشنگر
مسیر باشد و بی تردید هیچ چراغی نوری بیشتر از سخنان و رهنمون های رهبری نخواهد داشت .
برای هر حرکت و فعالیتی می بایست که ضرورت و هدف از آن تلاش را دانست تا بتوان جهت و مسیر حرکت
را مشخص نمود و دست به اقدامات تکمیلی و اصلاحی زد . حال علاوه بر شناخت اقتصاد مقاومتی باید دانست
که وظیفه ی ملت چیست ؟ و چگونه می توان با استفاده از این الگوها هجمه دشمن را تبدیل به یک فرصت
3
کرد ؟ و برای تحقق چنین امر مهمی این سوال پیش می آید که اقتصاد مقاومتی در منظومه ی عملی و فکری
رهبری چیست ؟
برای پاسخ به هر سوال باید حدودی روشن شود و برای پاسخ به این سوال ها این گونه فرض می کنیم که
اقتصاد مقاومتی الگویی است که تحقق پذیر است .
تا کنون مقالات و کتاب های مختلفی در باب اقتصاد مقاومتی به رشته تحریر در آمده است ؛ که هر کدام به
اشکال متفاوتی از اقتصاد مقاومتی سخن گفته اند ، برای نمونه می توان به مقالاتی همچون مقاله ی حسین
تاج آبادی ، با عنوان اقتصاد مقاومتی اشاره کرد که الگوهایی از آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است ، یا
کتاب هایی که با عنوان جهاد اقتصادی در بخشی به ضرورت یا اهمیت اقتصاد مقاومتی پرداخته اند یا کتاب
هایی که فقط گفته های رهبری در حوزه اقتصاد مقاومتی را جمع آوری کرده اند ، البته ناگفته نماند که
کتاب های کامل تر و جامع تری هم در این حوزه وجود دارد ، اما با صرف نظر همه این ها پژوهشگر بر آن
است تا سخن تازه ای در باب این که ما چه کرده ایم ؟ و چه باید بکنیم ؟ را از منظر رهبری با استفاده از
کتاب ها و مقالات و سایت های معتبر برای مخاطب عمومی بیان کند .
ترتیب این مقاله به این صورت است که ابتدا با اقتصاد مقاومتی و اسلامی بیشتر آشنا شویم و سپس موانع و
کارهایی که باید برای اقتصاد مقاومتی انجام گیرد را شناخت و بعد هم با وظایف ملت و دولت آشنا شد و گفت
که باید چه بکنیم و اما از آنجا که مقاوم کردن اقتصاد مسلمانان از ابتدای اسلام تا کنون مطرح بوده ، گریزی
هم به مصادیق اقتصاد مقاومتی در زمان پیامبران خواهیم زد .
4
کلیات :
پیش از معرفی مهمترین مباحث اقتصاد مقاومتی ، بیان مقدمات بحث مانند : اهمیت و ضرورت بحث ، سوال
اصلی ، هدف های تحقیق ، فرضیه و … ضرورت دارد .
بخش اول : کلیات
اهمیت و ضرورت تحقیق
هموارهخ مسائلی معیشتی و اقتصادی ، بخش مهمی از زندگی انسان را به خود اختصاص داده است ، جهت
دهی و سامان بخشی اقتصاد از این قضیه مستثنی نیست ؛ بدیهی است با توجه به آن که دفاع دارای جنبه ها
و اشکال متنوع و گوناگونی است ، در بعد اقتصادی نیز دفع حمله و استراتژی دشمن را می توان یک دفاع
همه جانبه از سوی تمام جامعه به حساب آورد . در این برهه از زمان که دشمن با تمام توان خود پای به
میدان گزارده تا آخرین تیر خود را به سوی اقتصاد مملکت رها نماید . باید با توجه به رهنمون های مقام
معظم رهبری و هشدارهای ایشان در مورد این که دشمن علاوه بر سایر مسائل ، به صورت ویژه ای روی مسائل
اقتصادی تمرکز کرده است و با توجه به این که مقاوم کردن اقتصاد مسلمانان از ابتدای اسلام تا کنون مطرح
بوده ، باید با نظرات رهبری در گونه راه ها قدم گذاشت تا علاوه بر شناخت نقاط تاریک این راه ها ، از وظایف
خویش در چنین مواردی آگاه گردیم و بدانیم که چگونه باید به آن ها عمل کنیم .
اهداف تحقیق
اقتصاد مقاومتی ، مسئله ای است که در مورد آن رهبر معظم بسیار صحبت کرده و همچنان هم صحبت می
کنند و در کتاب های مختلفی در مورد آن بحث شده و از زوایایی هم مورد بررسی قرار گرفته است اما همچنان
در کشور و بین مردم محجور است . شاید یکی از دلایل محجوریتش را بتوان در شناخت مناسب نداشتن از
آن دانست . بنابراین هدف های پیش رو را می توان بدین شکل ترسیم کرد :
1 . شناخت چیستی اقتصاد
5
2 شناخت چیستی اقتصاد مقاومتی .
3 . شناخت چیستی اقتصاد اسلامی
4 . آشنایی با موانع پیش روی تحقق اقتصاد مقاومتی
5 . آشنایی با وظایف مردم و مسئولین در حوزه اقتصاد مقاومتی
و این که بدانیم باید چه بکنیم تا این طرح عملی شود .
بیان مسئله
با مروری بر سخنان رهبر معظم انقلاب ، مولفه ها و شاخصه هایی مطرح می شود که روشن کننده اهمیت و
ضرورت اقتصاد مقاومتی است و آن را می توان مسئله ای مهم در زندگی مردم دانست و معنای آن این است
که ما در پی اقتصاد ایده آلی هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول منطقه برساند ؛
اقتصادی که برای جهان اسلام الهام بخش و کار آمد بوده و زمینه ساز تشکیل تمدن بزرگ اسلامی باشد .
بدین معنا که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کار آفرینی و ریسک پذیری و نوآوری باشد . اقتصاد مقاومتی
مسئله ای است که برای مشاهده آثار آن در زندگی مردم باید یک چراغ راه داشته باشد و آن ، همان گفته
های رهبری است ، درست است که اقتصاد مقاومتی به علم اقتصاد مربوط می شود اما برای عملی کردن آن
نیاز به اتحاد است تا این مسئله به حقیقت بپیوندد .
با توجه به این مسئله باید گفت برای تحقق آن نهادهای متعددی به لحاظ اجرایی و عملیاتی با موضوع اقتصاد
مقاومتی مواجه هستند . اما یکی از مسایل مهم آن است که مردم چگونه و به چه شکل هایی می توانند برای
تحقق آن کاری انجام دهند حال این سوال پیش می آید که اقتصاد مقاومتی در منظومه فکری و عملی رهبری
چیست ؟
سوال اصلی
اقتصاد مقاومتی در منظومه فکری و عملی مقام معظم رهبری چیست ؟
6
سوالات فرعی
1 . اقتصاد مقاومتی چیست ؟
2 . اقتصاد اسلامی چیست ؟
3 . اقتصاد چیست ؟
4 . الزامات اقتصاد مقاومتی چیست ؟
5 . ضرورت وجود اقتصاد مقاومتی چیست ؟
6 . روش های تحقیق اقتصاد مقاومتی چیست ؟
7 . عواقب شتابزدگی در اقتصاد مقاومتی چیست ؟
8 . موانع اقتصاد مقاومتی چیست ؟
9 . تفاوت اقتصاد مقاومتی با ریاضت اقتصادی چیست ؟
10 . نقش فساد در تحقق نیافتن اقتصاد مقاومتی چیست ؟
11 . نقش فضای مجازی در تحقق اقتصاد مقاومتی چیست ؟
12 . چگونه یک الگوی زندگی ، متناسب با اقتصاد مقاومتی ایجاد کنیم ؟
13 . مصادیق اقتصاد مقاومتی در دوران پیامبران چیست ؟
14 . وظیفه مسئولین در تحقق اقتصاد مقاومتی چیست ؟
15 . وظایف مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی چیست ؟
پیش فرض :
اقتصاد مقاومتی ، الگویی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی است . که در چنین وضعیتی می
تواند تا حدود زیادی تحریم ها را خنثی کند و آسیب های اقتصادی ناشی از تحریم ها را کاهش دهد .
فرضیه :
اقتصاد مقاومتی الگویی است که تحقق پذیر است .
7
بخش دوم : مفاهیم
و از آنجا که باید در طول بحث ، مخاطب با منظور نگارنده از معنای هر کلمه آشنایی کامل داشته باشد تا
برایش نقطه ی مبهمی باقی نماند اینک به معرفی و تعریف واژگان کلیدی می پردازیم :
مقاومتی : در لغت : ایستادگی کردن ) محمد معین ، 1381 ، ص 1405 )
در اصطلاح : به هر عنصری که در مقابل خطرات از خود ماومت نشان دهد . ) ویکی پدیا (
منظومه : در لغت : به رشته نظم در آمده ) سن عمید ، 1384 ، ص 1858 )
در اصطلاح : مجموعه ای بلند از موضوعات گوناگون ) سایت ویکی پدیا (
فکری : در لغت : جمع فکرت ، اندیشه ) حسن عمید ، 1384 ، ص 1546 )
در اصطلاح : فکر عبارت است از نوعی عمل ذهن روی معلومات و اندوخته های قبلی برای دست یابی
به یک نتیجه و تبدیل یک مجهول به یک معلوم ) محمد علی زکریایی ، 1390 ، ص 412 )
عملی : در لغت : ساختن ، کار کردن ) حسن عمید ، 1384 ، ص 1453 )
در اصطلاح : یعنی این که به حکم عقل انجام می گیرد این است که نیروی حسابگر عقل ، خیر و
کمالی را در دور دست می بیند و راه وصول به آن را که احیانا صعب العبور است کشف می کند و
طرح وصول به آن را می ریزد . )محمد علی زکریایی ، 1390 ، ص 395 )
مقام : در لغت : رتبه ، جایگاه ) حسن عمید ، 1384 ، ص 1836 )
در اصطلاح : به معنای مرتبه و منصب است ) سایت ویکی پدیا(
معظم : در لغت : بزرگ شمرده ) حسن عمید ، 1384 ، ص 1390 )
در اصطلاح : در مورد اشخاص بزرگ و اشیاء مقدس به کار می رود ) همان (
8
رهبری : در لغت : راه بر ، فرمانده ) حمد معین ، 1381 ، ص 601 )
در اصطلاح : بالاترین مقام رسمی در مراوده های رسمی یا دولتی ) سایت ویکی پدیا (
9
فصل اول : اقتصاد مقاومتی
مقدمه :
همواره مسائل معیشتی و اقتصادی ، بخش مهمی از زندگی انسان را به خود اختصاص داده است . جهت دهی
و سامان بخشی اقتصاد ، از این قضیه مستثنی نیست . بدیهی است با توجه به آن که دفاع انواع گوناگونی دارد
، در بعد اقتصادی هم دفاع در مقابل تحریم ها و حمله های گوناگون دشمن به اقتصاد کشور باید صورت بگیرد
، آن هم به شکلی که کاملا بومی و اسلامی باشد و یک الگوی جدیدی باشد برای مقابله با دشمن ، این الگوی
خاص همان اقتصاد مقاومتی است که باید آن را مورد بررسی قرار دهیم .
گفتار اول : معنای اقتصاد و اقتصاد اسلامی :
اصولا اقتصاد یک علم است و زمانی که فقط بگوییم اقتصاد ، معانی وسیعی را در برخواهد گرفت و شاید کمی
مبهم به نظر بیاید و شاخه های زیادی هم دارد ، که از منظرهای مختلف ، افراد ، کارشناسان و جامعه و …
تعاریف بسیاری را شامل می شود . اما آنچه از اقتصاد مد نظر نگارنده است به شکل زیر تعریف می گردد :
اقتصاد در لغت به معنای میانه راه رفتن و تعادل دخل و خرج را نگه داشتن است . ) حسن عمید ، 1384 ،
ص 206 )
اما اقتصاد در اصطلاح : علمی که درباره دخل و خرج و روابط بازرگانی و امور مالی افراد و بنگاه های بازرگانی
و شئون مالی یک کشور بحث می کند . ) حسن عمید ، 1384 ، ص 206 )
یک نظر جالب هم فارابی در مورد اقتصاد دارد که عبارت است از : چگونگی استفاده از عوامل تولید کمیاب
جهت تولید حداکثر کالا و خدمات مادی و معنوی ) حسن توانایان فرد ، 1386 ، ص 1 )
همه آن چیزهایی که مطرح شد یک سری تعاریف کلامی از اقتصاد و علم اقتصاد است در واقع تعریف حقیقی
و آنچه مد نظر جامعه می باشد چیز دیگری است که آن را به این شکل می توان بیان کرد که : دانش اقتصاد
، بیشتر بیشتر دانش نیکوکاری است و دانشی است که عهده دار سعادت مادی نوع بشر است و اگر قرار باشد
10
دولتی به منافع طبقه خاصی توجه کند آن طبقه ، قطعا طبقه ی اقشار ضعیف جامعه است که البته باید هدف
بالا کشیدن همین اقشار و توانمند کردن آنها از نظر اقتصادی باشد تا برای اولین بار سیسموندی ) نویسنده
ایتالیایی که کتاب های زیادی در مورد علم اقتصاد نوشته است و صاحب نظر در این زمینه است .( عنوان کرد
که جامعه ی صنعتی تدریجا مردم را به دو طبقه ی کاملا متمایز تقسیم می کند : آن ها که کار می کنند و
آن ها که مالک هستند و یا چنان که رایج است فقرا و اغنیاء آزادی رقابت با از بین بردن همه طبقات متوسط
و باقی گذاردن فقط دو طبقه ی رنجبر و سرمایه دار ، پیش آمدن این تقسیم و جدایی را سریع تر می سازد .
سیسموندی در زمان خود آغاز از بین رفتن مالکان کوچک ، کشاورزان اجاره کار کوچک ، صاحبان دستگاه
های حرفه ای کوچک ، کارخانه داران کوچک و دکان داران کوچک شهرها نتوانسته اند در برابر رقابت سرمایه
دارانی که موسسات و کارگاه های عظیم به وجود آورده اند مقاومت کنند را ، مطرح و پیش بینی می کند که
حالا کاملا این مسئله را می توان به چشم و به وضوح دید و به عنوان مثال : آلمان در قرن نوزدهم بدوا منظره
جالب و قابل توجه ملتی را نمایش می دهد : اساسا کشاورز ، تجزیه و تقسیم شده از لحاظ سیاسی ، که
صنعتش گرفتار قیود صنفی ، و کشاورزیش دچار نظام خان خانی و ملوک الطوایفی است ولی ناگهان در ظرف
مدت چند سال خود را از بند این موانع آزاد می سازد ، نخست وحدت اقتصادی و سپس وحدت سیاسی خود
را بنیان گذاری می کند و در ربع قرن به درجه ی یکی از معظم ترین کشورهای صنعتی ارتقاء می یابد و باید
دانست که اقتصاد هم باید همچون سیاست آزاد باشد تا پله های ترقی را طی کند ) شارل ژید ، 1370 ،ص 281
، 293 ، 422 )
اقتصاد بین الملل ، یعنی علمی که بهروزی تمامی نسل بشر را به ما می آموزد و این در مقابل اقتصاد سیاسی
یا آن علمی که خود را به منافع ملی خاص یک کشور ) تحت شرایط امروزی جهان و تحریم ها ( در کسب
بهروزی ، تمدن و قدرت از طریق کشاورزی ، صنعت و بازرگانی محدود می نماید ، قرار دارد . ما ممکن است
منافع اقتصادی یک فامیل را باپدری در راسش در نظر بگیریم ؛ اصول و مشاهدات مربوط به این فامیل ،
اقتصاد خصوصی است . آن اصولی که از طرف دیگر به منافع تمامی یک ملت مربوط می شود ، چه از جهت
خود و چه در رابطه با سایر ملل ، می تواند اقتصاد عمومی نام گیرد و اقتصاد مد نظر آن است که یک سری
11
کارها باید به نفع همه ملت صورت بگیرد هر چند که با منافع عده ی خاصی تداخل داشته باشد . ) فردریک
لیست ، 1370 ، ص 161 – 160 )
علم اقتصاد را می توان این گونه تشبیه کرد به پول که : پول حکایت آب است اگر بستر خوبی داشته باشد
سازنده ، اگر بستر خوبی نداشته باشد مخرب . در اقتصاد ناسالم مردم از پول به منزله تولید یا حرکت در
زندگی استفاده نمی کند ، می رود یک چیزی می خرد به صورت ساکن و به خیال خود تبدیل به سرمایه
می کند چون سودش بیشتر است . خودش از همان پول برای تخریب اخلاق استفاده می کند ولی اگر همین
آقا به پول نگاه این داشت که با آن زندگی کند ، حرکتی برای خود و جامعه تولید کند پولش مایه زندگی و
حرکت می شد ) باقر قدیری اصلی ، 1365 ، برداشتی آزاد از کل کتاب (
اقتصاد در تعاملات و احتیاجات انسانی شکل می گیرد و برای فهمیدن آن باید از عرضه و تقاضا که پله اول و
ملموس شده شروع ، که تمام مسائل اقتصادی آخرین امر از این طریق عینی می شود و ملموس .
اگر فرضیه اقتصادی بدین جا بیانجامد امر محقق شده اقتصادی نیست ، پس باید هر امر اقتصادی به قانون
عرضه و تقاضا نتیجه شود . تا امر اقتصادی گردد ، در حقیقت یک سیکل است که آخرین مرحله اش عرضه و
تقاضا بازار است و شروع حرکت هم از عرضه و تقاضا و بازار است ، هیچ قطب اقتصادی کامل نمی گردد مگر
عده ای را مجبور به خرید از خود گرداند . سخن امام علی )ع( : ندیدم ثروتی انباشته مگر فقری در کنار او
)ارنست ماندل ، 1359 ، برداشتی آزاد از کتاب (
اگر بگوییم که سرنوشت آینده ی اقتصاد ما در دست اقتصاد دانان قرار دارد ، مبالغه کرده ایم ؛ لیکن به سختی
می توان در وسعت نفوذ آن ها ، یا به هر تقدیر وسعت نفوذ اقتصاد ، شک کرد . اقتصاد در شکل دادن فعالیت
بودن را به دست می دهد ، نقشی » غیر اقتصادی « و » اقتصادی بودن « های دنیای جدید تا آنجا که معیارهای
بسیار هم ایفا می کند و هیچ معیارهایی وجود نداردکه نفوذی عظیم تر بر اعمال افراد و گروه ها و نیز حکومتها
اعمال کند . از این رو چنین به ذهن می رسد که ما باید برای صلاحدید در مورد چگونگی غلبه کردن بر
خطرات و دشواری هایی که دنیای جدید خود را گرفتار آنها می یابد به اقتصاددانان روی آوردیم ، و برای
12
دست یافتن به ترتیبات اقتصادی که صلح و پایداری را به ما ارزانی می دارد ، از آنها مدد می گیریم . اما چنین
معیارهایی را در اسلام می توان یافت تا به جایی رسید و به تعریفی رسید که از اقتصاد به ما یک الگوی بومی
اسلامی بدهد . )ای . اف . شوماخر ، 1372 ، ص 31 )
آموزه های اسلامی از دو جهت بر علم اقتصاد تاثیر می گذارند : نخست این که ، آموزه های اسلامی می تواند
جهت دهنده علم اقتصاد باشد ؛ دومک این که آموزه های اسلامی در حوزه اقتصاد ، مسائل قابل بررسی بر
اساس روش علمی را ارائه می دهد و علم اقتصاد با روش خاص خود این مسائل را بررسی می کند . آن گاه
که مجموعه ای از این گزاره های نظام یافته و منظومه وار بر محور یک موضوع تعریف شده شکل گیرند ،
رشته ای از علوم پدید می آید . علم اقتصاد اسلامی نیز یکی از رشته های علمی است که همانند دیگر رشته
» علمی « های علوم انسانی آنگاه تحقق می یابد که : اولا : گزاره ها منظومه وار و با ساختاری متناسب با روش
به وجود آید .
ثانیا : مفاد این گزاره ها ، استناد منطقی به آموزه های اسلامی داشته باشد .
ثالثا : دارای ویژگی جهان شمولی باشد ، تا این که متغیرهای نو ظهور در روابط پیچیده اقتصادی معاصر را
زیر پوشش قرار دهد . ) حسن آقا نظری ، 1391 ، ص 90 )
بی شک همه می دانیم که علم اقتصاد از علوم جدید است ، اما آدمی می تواند از احکام گوناگون اسلام ،
مکتبی اقتصادی کشف کند . به بیان دیگر ، با نگاه به مکاتب اقتصادی جدید ، در می یابیم که اسلام راه
روشنی در اقتصاد در پیش گرفته و همه احکام اقتصادی اسلام در این روش و مکتب جای می گیرد . مهمترین
عامل تولید در اقتصاد اسلامی کاراست . پس عامل نخست تولید در اقتصاد اسلامی نه سرمایه است و نه ابزار.
این مسئله نتایج اقتصادی بسیاری دارد ) امام موسی صدر ، 1386 ، ص 149 و 160 )
اقتصاد مستقل یک کشور ، یعنی آن چیزی که کشور لازم دارد ، در داخل کشور قابل تامین باشد ؛ کارخانه
های کشور ، همه کار کنند و کارگران کشور ، کار را وظیفه انسانی و دینی و وجدانی خودشان بدانند . کارگر
هم فقط کسی نیست که در کارخانه است . هر کس که یک کار مفید در این مملکت انجام می دهد ، یککارگر است . یک نویسنده ، یک هنرمند ، یک معلم ، یک مبتکر و یک محقق ، اینها هم کارگرند . )سید
محمد حسین حسینی هرندی و غلامحسین عیوضی ، 1392 ، ص 9 )
سیستم اقتصادی اسلام قسمتی از یک کد ویع و کاملی است که اسلام برای زندگی ما آورده است . این مطلب
باید همیشه در ذهن ما بماند و سپس به تحقیق و تجزیه و تحلیل مسائل مربوط بپردازیم . چون هرگز ممکن
نیست که مساله ی اقتصاد اسلامی را از سایر قسمتهای این دین جدا سازیم . اجزای این دین از داخل همه
به هم پیوسته اند ) سید خلیل خلیلیان ، 1384 ، ص 248 )
اسلام دنیا را وسیله ای در دست انسان برای رسیدن به کمال می داند . از نظر اسلام ، دنیا مزرعه آخرت است.
دنیا چیست ؟ در این گناه و با این تعبیر ، دنیا عبارت است از انسان و جهان . زندگی انسان ها ، تلاش انسان
ها ، خرد و دانایی انسان ها ، وظایف و تکالیف انسان ها ، صحنه سیاست انسان ها ، اقتصاد جوامع انسانی ،
صحنه تربیت ، صحنه عدالت ، اینها همه میدان های زندگی است . به این معنا ، دنیا میدان اساسی وظیفه و
مسئولیت و رسالت دین است . دین آمده است تا در این صحنه عظیم و در این عرصه متنوع ، به مجموعه
تلاش انسان شکل و جهت بدهد و آن را هدایت کند . دین و دنیا در این تعبیر و به این معنای از دنیا ، از
یکدیگر تفکیک ناپذیرند . دنیا بدون مهندسی دین و بدون دست خلاق و سازنده دین ، دنیایی است تهی از
معنویت و آرامش و شبیه به جنگل و قوانین آن . ) سید محمد حسین حسینی هرندی و غلامحسین عیوضی
، 1392 ، ص 5 )
از باب مثال ، زکات به عنوان یک عمل تصفیه ای که روح را جلا می بخشد معرفی شده ولی در عین حال
ارزش مهم اقتصادی نیز در بردارد . اساسا در همه حال اوضاع روحی است که مسلمانان با توجه شدید به
مسائل اخلاقی در زندگی خود منعکس می سازند . اسلام این عقیده سوسیالیست ها را قبول ندارد که تغییرات
اساسی در روابط تولید نتیجه ی طبیعت تولید باشد ، بلکه او از خود بشر شروع می کند نه از تولید . نیازمندی
های بشر برد و گونه است یکی نیازمندی های اساسی و ثابت و دیگر نیازمندی هایی که بر حسب زمان تغییر
می کنند . بنابراین باید اصول ثابتی در دست داشته باشیم تا به نیازمندی های اساسی و ثابتمان همیشه پاسخ
14
مثبت گوید . علاوه به اصول انعطاف پذیر هم نیازمندیم تا وسایل تولید را با نیازمندی های دسته ی دوم
هماهنگ سازد . اسلام مزیت دیگری هم دارد که از نظر اهمیت هیچ یک از سایر مکتب ها به پای او
نمی رسند .
او بشر را به خدا ارتباط می دهد . به او می گوید به جلب رضامندی خدا ، بخشش و عطایای خدا ، کیفر و
پاداش خدا اندیشه کند .
بنابراین اسلام از اعماق وجدان و درک آدمی شروع کرده گام به گام به سوی یک زندگی خوشبخت همگانی
سوق می دهد . ) سید خلیل خلیلیان ، 1384 ، ص 250 )
با تمام تفصیل ها که تا اینجا بیان شد ، یک مسئله باقی می ماند و آن هم اوضاع نابسامان اقتصادی است که
اکثریت افراد بشر در زمان حال حاضر با وجود همه پیشرفتهای علمی و فنی ، هنوز شدیدا با انواع فقر ،
گرسنگی ، بیماری ، جنگ و بی خانمانی در گیرند . این وضع نابسامان از یک طرف از این جهت است که اولا
از یک طرف مسئله تولید صنعتی در عصر ماشین ، سرعت و سهولت حیرت آوری یافته است و از طرف دیگر
لازمه آن تامین مواد خام ارزان و تهیه بازار فروش مناسب و دائمی برای تحصیل سود بیشتر است و ثانیا چون
توزیع ثروتها عادلانه نیست ، در نتیجه ناهماهنگی عجیبی در سطح زندگی افراد و جوامع به وجود آمده است
و موجب سلطه اقتصادی و سیاسی اقلیتی بر اکثریت قابل ملاحظه ای شده است . بنابراین تنها راه چاره ،
تنظیم روابط کارگر و کارفرما و حمایت از کارگران است . آری وقتی منابع و قدرتها در انحصار طبقه و گروهی
خاص در آمد ، نیروهای فعال واقعی کاهش می یابد ، روح امیدواری از زندگی رخت بر می بندد و وسائل به
کار گرفتن افراد تطمیع و تهدید خواهد شد . ) علی غفوری ، چاپ دوم ، ص 17 – 13 )
خداوند متعال برای جامعه ، غنا و ثروت خواسته است . خداوند متعال از جامعه فقیر خشنود نیست و از جامعه
مستمند و ملت فقیری که نمی تواند زندگی خود را تامین کند ، خوشش نمی آید . خدای متعال ، برای یک
جامعه ، غنا و ثروت و داشتن امکانات زندگی و استخراج ذخیره های زیر زمینی و امثال اینها را خواسته است
. اسلام ، این را خواسته است . اسلام از ما خواسته که روی زمین را آباد کنیم و به ثروت جامعه بیفزاییم . این
15
درست ؛ اما در عین حال اسلام خواسته است که در جامعه ، فاصله میان دو قشر از جامعه – قشر فقیر و غنی
– فاصله زیاد و دره عمیقی نباشد و شکاف به وجود نیاید . این طور نباشد که در جامعه ، عده ای دچار فقر و
تنگدستی و تیره روزی باشند ، اولیات زندگی به دست آن ها نرسد ؛ اما عده ای ثروت های افسانه ای درست
کنند . این را اسلام نمی خواهد . این ، خلاف عدالت است . این ، همان چیزی است که اگر در جامعه به وجود
آمد و به آن میدان داده شد ، آن وقت دیگر تامین عدالت اجتماعی در جامعه ، شکل افسانه واری به خود
خواهد گرفت . دیگر نمی شود امیدوار بود که جامعه به عدالت اجتماعی خواهد رسید . باید جلو این را گرفت
. )سید محمد حسین حسینی مرندی و غلامحسین عیوضی ، 1392 ، ص 12 )
به حاجت مندی یک فرد یا یک جا یک جامعه به طوری که ایجاد وابستگی به غیر نماید فقر اقتصادی
می گوییم . بنابراین ملتی که از نظر تولید کالا و خدمات کمبودهایی دارد و ناچار است دست نیاز به دیگران
دراز کند و با امال به تاثیر پذیری از دیگران تن در دهد یعنی وابسته به غیر باشد ، به آن ملت فقیر گفته می
شود ، اگر چه زندگی بسیاری از افراد آن ملت همراه زرق و برق هایی باشد ) که غالبا در جامعه هایی وابسته
این زرق و برق ها و تجملات و تشریفات به بهای بیشتر محروم ساختن افراد و طبقات دیگر بدست می آید .(
جامعه ای از نظر اقتصادی فقیر و بیمار است که در ادامه حیاتش و در تصمیم گیری های خود تحت تاثیر
دیگران است . حال نوع نیازمندی و وابستگی و حدود آن ممکن است در موارد مختلف متفاوت باشد . البته
درآمد سرانه یک کشور نمی تواند ملاک فقر یا غنای آن باشد ، زیرا اختلاف فاحش در میزان عائدات بین طبقه
مرفه و محروم متفاوت است و با توجه به این ریشه منابع اصلی در دست تولیدکنندگان بزرگ است ، از نظر
مصرف برای مردم حداقلی در نظر دارند و آن ها را با مسائلی همچون خدمات عمومی ، بیمه ها یا برنامه های
متفاوت سعی می کنند که سرگرم نگه دارند و تابع . تا ضمن اینکه بازار حاضر و آماده ای برای کالاهای
تولیدی هستند ،ابزاری هم برای ارضای قدرت طلبی ، قدرت طلبان باشند و به ظاهر برای حمایت از این مردم
کارهایی انجام می گیرد اما کدام مردم ، مردمی مصرفی و وابسته نه مردمی مستقل و روی پای خود ایستاده.
16
اما در اسلام :
اسلام با دید توحیدی که دارد که همه انسان ها را از یک ریشه می داند ، و تامین زندگی انسانی را برای همه
لازم و ضروری می شمرد ، اجازه نمی دهد که فرد یا طبقه ای بر دیگران تسلط داشته باشند . اسلام با عوامل
درونی و بیرونی ایجاد و ازدیاد فقرهای متنوع اقتصادی مبارزه می کند ، افراد را دعوت به کار نموده و سرباری
را موجب ذلت می شمارد و به همین ترتیب استفاده از نتایج دسترنج دیگران را ممنوع و مطرود و محکوم
می شناسد . اگر چه به صورتهای مختلف که ممکن است قدرتمندانه ، محترمانه یا استرحا می باشد .
همان طور که در مباحث مربوط یادآوری شد در اسلام کسب ثروت از راه اغفال و اضرار و اعسا روا فساد نخواهد
بود ) که لاضرر و لا ضرار فی الاسلام (
و لذا از این جهت که این ها همه از مصادیق ” اکل به باطل ” اند . شدیدا منع شده است ) لا تاکلوا اموالکم
بینکم بالباطل ( و به اتکا قدرت و یا در پناه قدرتمندان زیستن نیز منع شده است که در دنباله آن می خوانیم
. ) لا تدلوا بها الی الحکام لتاکلوا فریقا من اموال الناس بالاثم و انتم تعلمون (.
قسمتی از آورده های اسلامی در این زمینه .
در آیات قرآن اصول ممنوعه ی اقتصادی یادآوری شده است که از جمله ی آنها ” اکتناز و انحصار و اضرار “
است . نیز در گفتار امام علی )ع( می خوانیم که ” ما رایت نعمه موفوره الا و فی جانبها حق ، مضیع ” و یا
“ما جاع فقیر الا بما متع به غنی “
بنابراین این مطلب که اگر کسی فقیر است این یک تقدیر آسمانی است و او بایستی آنرا تحمل نماید نه تنها
نمی تواند یک مسئله دینی تلقی شود بلکه درست در نقطه مقابل آن است . یعنی از دید اسلامی نباید فقر و
ظلم را تحمل کرد .
17
انحصارگری از اصول ممنوعه ی اسلامی است ، چه اینکه انحصار خود به خود پیش آید و در اثر تلاشهای
فردی و گروهی بوده باشد ، چه از طریق اعطای امتیازی از جانب دولتهای حاکم حاصل شود ، که در حقیقت
نوعی جاوگیری غیر مستقیم از مساوات و مانع امکان بروز استعدادها و ابتکارات است و در قرآن می خوانیم :
” کی لا یکون دوله بین الاغنیاء منکم ” تا اموال تنها و منحصرا در دست ثروتمندان در گردش نباشد .
وقتی می خوانیم فروش سالانه در یک کشور بزرگ مثلا ) ژنرال موتور( معادل بودجه تمام یک کشور صنعتی
بزرگ نظیر ) فرانسه ( است و میزان سود خالص آن معادل بودجه یک کشور سی و چند میلیونی نظیر ایران
است ، این سوال پیش می آید که منبع اصلی این درآمد چیست ؟ و چگونه گروهی به سرچشمه ی اصلی آن
دست یافته و دیگران را عقب رانده اند . تاکتیک سیاسی اقتصادی آنها چیست و این درآمد سرشار در رابطه
با اقتصاد سایر کشورها و ملیت ها چگونه باید بهتر شود ؟ و اگر حدود 50 نوع از این شرکتها اقتصاد جهان را
تنها در یک ناحیه جهان مثلا ) آمریکا ( در دست داشته باشند ، چه اوضاعی در اقتصاد جهان پیش می آید .
باید توجه داشت که این موضوع تنها با مسئله پول تمام نمی شود و تنها یک ثروت اندوزی خالص و یک امر
اقتصادی محض نیست ، بلکه حفظ منابع ثروت بازارهای مصرف ، لازمه آن اغفالهای عمیق گروه بسیاری از
مردم جهان بوده و هست . و وجود سلطه گران واسطه را ایجاب می کند .
به هر حال اسلام افراد را نسبت به نتایج بازده های فعالیت خود ، ذی حق می شمارد و برای هر انسانی از هر
نوع و ملتی که باشد حق ادامه زندگی انسانی خود و جامعه اش را قائل است و اجازه نمی دهد کسی از امکانات
اجتماعی خود ) امکان اقتصادی یا سیاسی و شغلی (
در راه انحصار منافع و ایجاد سلطه گری سوء استفاده نماید .
در اسلام از جمله اصولی که حاکم بر روابط اقتصادی و اجتماعی است عبارتند از :
- آزادی ابتکار
- تکلیف همگانی در تلاش و فعالیت ، نه تنها حق فعالیت و تلاش
18
- تکافل اجتماعی ) همه مسئولان اداره همه اند بطور متقابل و به اندازه توانایی خود بطوری که هیچ
امر لازمی زمین نماند و هیچ محرومی وجود نداشته باشد (
- برادری حاکم بر تمام روابط
فاصله ی طبقاتی اقتصادی از نظر مقررات اسلامی مردود است و کسانی را که داشتن خود را و نداشتن طبقات
محروم را به خدا نسبت می دهند تخطئه و ملامت می کند .
و بیان نیت آنان را که می گفتند انطعم من لویشا الله اطعمه آیا ما کسانی را سیر کنیم که اگر می خواست
سیرشان می کرد ؟! و به این تربیت رفاه خود و محرومیت دیگران راحتی به عنوان دین ، توجیه می کردند
خطا می شمارد . ) علی غفوری ، چاپ دوم ، ص 172 – 161 )
گفتار دوم : معنای اقتصاد مقاومتی
چهار تعریف از اقتصاد مقاومتی
مطلبی که در این نوشته درآمدی بر آن خواهیم داشت ، مساله ی اقتصاد مقاومتی است . البته لازم است که
یک تبیین و تعریف علمی از اقتصاد مقاومتی ارائه دهیم . اقتصاد مقاومتی را می توان چهارگونه تعریف نمود
و چهار الگو از آن یا ترکیبی از همه ی آنها را در کشور به عنوان پروژه هایی ملی پیگیری کرد .
اقتصاد موازی
است ؛ یعنی همان طور که انقلاب اسلامی با توجه » اقتصاد موازی « تعریف اول از اقتصاد مقاومتی به مثابه ی
به نیاز خود به نهادهایی با روحیه و عملکرد انقلابی ، اقدام به تاسیس نهادهایی مانند کمیته امداد ، جهاد
سازندگی ، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود ، امروز نیز بایستی برای تامین اهداف انقلاب ، این پروژه را
ادامه داده و تکمیل کند ؛ چرا که انقلاب اسلامی به اقتصاد مقاومتی و به نهاد سازی های مقاومتی در اقتصاد
نیاز دارد که چه بسا ماهیتا از عهده ی نهادهای رسمی اقتصادی بر نمی آید . پس باید نهادهایی موازی برای
نیاز داریم . » اقتصاد پریم « این کار ویژه ایجاد کند ؛ یعنی ما در کشورمان به
19
این امر البته به معنای نفی نهادهای مرسوم نیست . کما اینکه اکنون ما همزمان از هر دو نهاد سپاه پاسداران
انقلاب اسلامی و نهاد ارتش جمهوری اسلامی برای دفاع از انقلاب بهره مندیم . البته این الگو در مدل های
حکمرانی مرسوم در دنیا و اتفاقا در کشورهایی که از تجربه و توان حکمرانی بیشتری برخوردار باشند وجود
دارد و این کشورها از نظام های چند لایه ی سیاستگذاری و اداره ی امور عمومی برخوردارند . به عنوان مثال
می توانیم از حضور همزمان نهادهای دولتی ، سازمان های مردم نهاد ، خیریه و بنگاه های خصوصی در عرصه
ی بهداشت و سلامت یا حتی در عرصه ی دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه یافته ی غربی نام ببریم . البته
مهم ترین مشکل این الگو این است که حسب نیازهای خاص انقلاب اسلامی و در عرصه ی اجرا با سوالات
در یک کشور و سامان بخشی به » بانک مرکزی موازی « نوینی رو برو خواهد بود ، زیرا مثلا هیچ تصوری از
عرصه ی پولی – مالی کشور در دو لایه ی دولتی و عمومی وجود ندارد .
اما باز هم منطقا نمی توان این الگو را در زمره ی مدل های اداره نشدنی و غیر معقول به حساب آورد .
اقتصاد ترمیمی
خلل « ، » آسیب زدایی « ، » مقاوم سازی « تعریف دوم از اقتصاد مقاومتی عبارت از اقتصادی است که در پی
ساختارهاو نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی است . یعنی اگر در رویکرد قبلی » ترمیم « و » گیری
می گفتیم که فلان نهاد نمی تواند انتظارات ما را برآورده کند ، در رویکرد جدید به دنبال آن هستیم که با باز
تعریف سیاست های نهادهای موجود ، کاری کنیم که انتظارات ما را برآورند . مثلا در این تعریف ، ما از بانک
مرکزی یا وزارت بازرگانی می خواهیم که کانون های ضعف و بحران را در نظام اقتصادی کشور شناسایی کنند
و خود را بر اساس شرایط جدید اقتصادی ، تحریم ها یا نیازهای انقلاب اسلامی باز تعریف نمایند و در نتیجه
پتروس « عملکردی جهادی ارائه دهند . در مقام تمثیل می توان گفت این کار شبیه همان کاری است که
با فرو بردن انگشت خود در ترک دیواره ی سد انجام داد ؛ یعنی باید ترک های ساختاری دیوار » فداکار
نهادهای اقتصادی را ترمیم کنیم . این مساله یعنی ترمیم و مقاوم سازی ساختارهای اجرایی و اداری کشور
حسب نیازهای مختلف و مقتضیات زمان و مکان هم امری دور از ذهن نیست . کشورهای توسعه یافته نیز در
20
برهه هایی از تاریخ اقتصادی خود ، مجبور به مقاوم سازی ساختارهای اقتصادی شدند . مثلا غرب پس از دو
شوک نفتی 1979 و 1983 میلادی ، اقدام به جایگزینی سوخت های فسیلی با سایر سوخت های نوین کرد
؛ به طوری که امروزه با قیمت های بالای یک صد دلار نیز دچار شوک نفتی نمی شود . با این توضیحات ما
امروز فقط نیازمند عزمی ملی برای اجرای این پروژه ی ملی و ارزشی هستیم .
اقتصاد دفاعی
ما در » پدافند شناسی « و » آفند شناسی « ، » هجمه شناسی « تعریف سوم از اقتصاد مقاومتی ، متوجه
برابر آن هجمه است . یعنی ما باید ابتدا بررسی کنیم که مخالفان ما حمله به اقتصاد ایران و اخلال در آن را
چگونه و با چه ابزارهایی صورت می دهند . بنابراین وقتی به اقتصاد مقاومتی دست یافته ایم که ابزارها و شیوه
های هجمه ی دشمن را پیشاپیش شناخته باشیم و بر اساس آنها استراتژی مقاومت خود را علیه آنان تدوین
و اجرا کنیم . بدیهی است تا آفند دشمن شناخته نشود ، مقاومت متناسب با آن نیز طراحی و اجرا نخواهد
شد .
اقتصاد الگو
چهارمین تعریف نیز این است که اساسا اقتصاد مقاومتی یک رویکرد کوتاه مدت سلبی و اقدامی صرفا پدافندی
نیست ؛ بر خلاف سه تعریف قبلی که اقتصاد مقاومتی را یا پدافندی یا کوتاه مدت می دانستند ، این رویکرد
چشم اندازی کلان به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران دارد و یک اقدام بلند مدت را شامل می شود . این تعریف
هم که به نظر می رسد دور از دیدگاه های رهبر معظم انقلاب نیست ، رویکردی ایجابی و دوراندیشانه دارد .
هستیم که هم اسلامی باشد و هم ما را به جایگاه اقتصاد اول » اقتصاد ایده آلی « در این رویکرد ، ما در پی
تمدن بزرگ « منطقه برساند ؛ اقتصادی که برای جهان اسلام الهام بخش و کارآمد بوده و زمینه ساز تشکیل
باشد . بدین معنا اساسا در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ، یکی از مولفه های مهم الگو می باید » اسلامی
متضمن مقاومت و تحقق آن باشد . در این مقوله است که اقتصاد مقاومتی مشتمل بر اقتصاد کارآفرینی و
ریسک پذیری و نوآوری می شود .
21
همه ی این چهار تعریف به نوعی با یک دیگر رابطه دارند . که نتیجه ی این رابطه ها را در برخی کوتاه مدت
و در برخی بلند مدت می توان به تصویر کشید . ) جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، 1390 ، ص 43 – 40 )
گفتار سوم : اقتصاد مقاومتی از منظر رهبری
اقتصاد مقاومتی معنایش این است که ما یک اقتصادی داشته باشیم که هم روند رو به رشد اقتصادی در کشور
محفوظ بماند ؛ هم آسیب پذیری اش کاهش پیدا کند ؛ یعنی وضع اقتصادی جوری باشد که در مقابل
ترفندهای دشمنان که همیشگی و به شکل های مختلف خواهد بود ، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند .
اقتصاد مقاومتی برای کشور ضروری است ؛ تحریم باشد هم لازم است ، تحریم نباشد هم لازم است . آن روزی
که تحریمی هم در این کشور وجود نداشته باشد ، اقتصاد مقاومتی برای این کشور ضروری است ، لازم است.
اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که مقاوم است ؛ با تحریکات جهانی ، با تکانه های جهانی ، با سیاست های
آمریکا و غیر آمریکا زیر و رو نمی شود .
اقتصاد مقاومتی یعنی ما بنای اقتصادی کشور را جوری تنظیم کنیم و ترتیب بدهیم که تکانه های جهانی در
آن اثر نگذارد . یک روز عزا نگیریم که نفت از 100 دلار رسید به 45 دلار ؛ یک روز عزا نگیریم که آمریکایی
ها ما را تهدید می کنند که فلان چیز و فلان چیز و فلان چیز را تحریم می کنیم یا عملا تحریم بکنند ؛ عزا
نگیریم که اروپایی ها کشتی رانی ما را تحریم کردند . اگر در کشور اقتصاد مقاومتی باشد ، هیچ کدام از این
تکانه های بین المللی نمی تواند به زندگی مردم آسیب وارد کند . اقتصاد مقاومتی یعنی این ؛ یعنی در داخل
کشور ، ساخت اقتصادی و بنای اقتصادی جوری باشد که از نیروهای مردم استفاده بشود ، کمک واقعی گرفته
بشود ، برنامه ریزی بشود ، بنای اقتصادی استحکام پیدا کند ؛ اقتصادی است متکی به مردم . ) محمد رستمی
، 1395 ، ص 222 )
گفتار چهارم : ضرورت و الزامات اقتصاد مقاومتی
این طرح بزرگ ، این نقشه ی راه همه جانبه و وسیع ، مطرح شد ؛ صرف مطرح کردن سیاست ها که مشکلی
را حل نمی کند ؛ این آغاز راه است . کارهایی باید انجام بگیر :
در درجه ی اول ، عزم جدی مسئولان و مدیران اصلی و فعالان مردمی است ؛ باید تصمیم بگیرند مسئولین
کشور – در درجه ی اول ، قوه مجریه ، مسئولان دولت ؛ و نیز قوه ی قضاییه ؛ و بخش های گوناگون که
ارتباطی با مسائل اقتصادی دارند – و حتما بایستی در این مسئله ، عزم جدی و راسخ ، کار پیش نخواهد رفت.
دوم ، ورود در میدان عمل است ، عمل در این جا یک عمل صالح است ؛ هر کسی که در این زمینه اقدام و
خواهد بود . این طرح کلی ، این نقشه ی راه بزرگ ، باید » و عملوا الصالحات « عمل بکند ، قطعا مصداق
تبدیل بشود به برنامه ، برنامه های گوناگون ؛ اگر این شد ، آن وقت حماسه ی اقتصادی به معنای واقعی کلمه
به وجود خواهد آمد . ما امسال را گفتیم سال حماسه ی سیاسی و حماسه ی اقتصادی ، بحمدالله حماسه ی
سیاسی بوجود آمد ؛ حماسه ی اقتصادی متاسفانه به تاخیر افتاد ؛ لکن حالا در پایان سال ، این سرآغازی
برای حماسه ی اقتصادی خواهد بود که قطعا باید ان شاء الله در سال 93 با جدیت کامل از سوی مسئولین
دنبال بشود و در عمل باید شروع بشود .
مسئله ی سوم ، تبدیل به برنامه و سیاست های اجرایی است که دستور این کار از از سوی روسای سه قوه
داده شده ؛ هم رئیس جمهور محترم ، هم رئیس محترم قوه مقننه ، هم رئیس محترم قوه ی قضاییه دستور
داده اند به زیر مجموعه ی خودشان که برنامه های اجرایی را در هر بخشی تهیه کنند ؛ منتها من می خواهم
تاکید کنم بر روی زمان بندی ؛ باید زمان بندی کنید . من بخش نامه هایی که آقای معاون اول برای دستگاه
ها فرستاده بودند ، دیدم ؛ باید زمان بندی بشود ، مشخص بشود که چقدر کار پیش رفت و تا کی انتظار تحقق
این برنامه سازی و بعد اجرا را باید داشت ؛ باید شتاب بگیرد ؛ سهم هر قوه ای معین بشود . در قوای مختلف
– بخصوص قوه ی مجریه – سهم هر دستگاهی مشخص بشود ؛ شاخصه ها – بخصوص شاخصه های زمانی
– معین بشود که بتوان نظارت کرد و بتوان پیشرفت کار را و صحت مسیر را فهمید .
23
چهارم ، هماهنگی میان بخش های گوناگون است که البته ساز و کار این هماهنگی را باید روسای قوا معین
کنند . هماهنگی بین مجلس و دولت ، بین مجلس و دولت و قوه ی قضاییه . در بخش هایی بدون هماهنگی
نمی شود حرکت کرد ؛ در بخش هایی هم هماهنگی دارای تاثیر است و لو نه به آن اندازه ؛ به هر حال
هماهنگی لازم است . ساز و کار هماهنگی را باید روسای سه قوه ان شاء الله تهیه کنند .
مسئله ی پنجم ، نظارت در همه ی سطوح است ؛ باید نظارت بشود ؛ هم روسای قوا باید دستگاه های خودشان
را تحت نظارت قرار بدهند ، هم مجمع تشخیص موظف است که به مسئولیت نظارتی که داده شده به طور
کامل عمل کند و ببیند که چه دارد اتفاق می افتد ، رهبری و دستگاه ما هم نظارت خواهد کرد ان شاء الله .
بنابراین نظارت یکی از الزامات اصلی است .
مطلب ششم ، رفع موانع است . موانعی وجود دارد که این ها را می شود برداشت : موانع قانونی وجود دارد –
کار را مشکل » قانون روی قانون آمدن « که من به روسای محترم سه قوه در آن جلسه ای که داشتیم گفتم
می کند ، قوانین مزاحم را باید برداشت ؛ این کار را مجلس می تواند انجام بدهد ؛ و الا ما حالا قوانینی داریم
، اگر باز یک قانونی روی آن وضع بکنیم ، قابل تفسیر و مشکل تراشی است ؛ باید ملاحظه کرد ، دقت کرد ،
قوانین مزاحم را پیدا کرد – موانع حقوقی و قضائی هم وجود دارد ؛ این ها را باید شناسایی کرد و برداشت .
بایستی فعالان اقتصادی ، کار آفرینان ، مبتکران ، سرمایه گذاران ، دانشمندان ، احساس کنند که با موانع غیر
معقول مواجه نیستند ، بتوانند حرکت کنند .
الزام هفتم و کار لازم هفتم ، گفتمان سازی است ؛ باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود ؛ البته
صدا و سیما و رسانه های کشور موظف اند اما مخصوص آنها نیست . دستگاه های تبلیغاتی مخالف با کشور ،
مخالف با انقلاب ، مخالف با پیشرفت ملی ما ، خیلی چیزها در چنته دارند و شروع هم کرده اند – ما دیدیم
– بعد از این هم بیشتر خواهند کرد ، درباره ی اقتصاد مقاومتی ، اشکال تراشی ، مانع تراشی ، گاهی هو کردن
، بی اهمیت جلوه دادن آنچه که در کمال اهمیت و نهایت اهمیت است ؛ از این کارها می کنند . نقطه ی
مقابل آنها بایستی کار بشود ؛ مسئولین ، صاحبان فکر و دلسوزان ، بایستی تصویر درستی را از این حرکت
24
بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمان سازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند ؛ در این صورت ،
کار عملی خواهد شد .
آخرین نکته ای هم که در این زمینه عرض می کنم و عرایضم را تمام می کنم ، پایش و اطلاع رسانی است .
بایستی مرکز رصد قوی و بینایی وجود داشته باشد که به طور دقیق پیشرفت این کار را پایش کند ؛ اطلاعات
را گردآوری کنند ، پردازش کنند ،استنتاج کنند ، احیانا آن حرکتی را که باید در هر مقطعی و هر مرحله ای
انجام بگیرد مشخص کنند ، برای هر بخشی شاخص سنجش معین کنند ، و در نهایت اطلاع رسانی به مردم
انجام بگیرد ؛ یعنی مردم دوست دارند بدانند . این مجموعه ی عرایضی ات که ما به شما برداران و خواهران
عزیز می خواستیم عرض کنیم . کار بزرگی شروع شده ، این کار بزرگ را ما می توانیم ان شاء الله با همت ، با
توکل به خدای متعادل ، قدم به قدم ، با شتاب متناسب و لازم پیش ببریم و جوری هم هست که به اعتقاد
من آثار و نتایج آن بلند مدت هم نیست ؛ برنامه ها ، برنامه های بلند مدتی است ، لکن نتایج آن خیلی زود
به دست خواهد آمد ان شاء الله ؛ یعنی شروع ثمرات این کار و احساس عمومی مردم برای شیرینی نتایج این
کار ان شاء الله دیرودور از دسترس نیست . ) محمد رستمی ، 1395 ، ص 259 – 255 )
گفتار پنجم : تفاوت اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی
اقتصاد مقاومتی ، روشی برای مقابله با تحریم ها علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده می باشد . در شرایطی
که صادرات و واردات هیچ کدام برای آن کشور مجاز نمی باشد .
اقتصاد مقاومتی به معنای تشخیص حوزه های فشار و متعاقبا تلاش برای کنترل و بی اثر کردن آن تاثیرها
می باشد ، و در شرایط آرمانی تبدیل چنین فشارهایی به فرصت است . همچنین برای رسیدن به اقتصاد
مقاومتی باید، وابستگی های خارجی کاهش یابد و بر تولید داخلی کشور و تلاش برای خود اتکایی تاکید گردد.
طبق نظر دولتمردان ایران در تعاریف اقتصاد مقاومتی ، ضرورت مقاومت برای رد کردن فشارها و عبور از
سختی ها برای رسیدن به نقاط مثبت ملی نیاز است .
این روش اقتصادی از نظر تعریف با اقتصاد ریاضتی متفاوت است .
25
ریاضت اقتصادی : در علم اقتصاد به طرحی گفته می شود که دولت برای کاهش هزینه ها و برای رفع کسری
بودجه یا به منظور نشان دادن نظم مالی دولت به طلبکاران ، به کاهش و یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای
عمومی دست می زنند . این طرح که به منظور مقابله با کسری بودجه توسط برخی دولت ها انجام می شود ،
گاهی اوقات با افزایش میزان مالیات و افزایش دریافت وام ها و کمک های مالی خارجی می انجامد . اصطلاح
اقتصاد مقاومتی اولین بار توسط رهبر ایران استفاده شد .
پس از تشدید تحریم ها علیه ایران در سالهای اخیر این شیوه توسط حکومت ایران ترویج می شود و در اقتصاد
مقاومتی هدف استفاده از توان داخلی و مقاومت در مقابل تحریم ها با ایجاد کمترین بحران است . ) البته
همانطور که رهبری فرمودند : اقتصاد مقاومتی چه تحریم باشد ، یا نباشد ، لازم است (
از نظر برخی از مقامات کشور ایران ، ایجاد ایالت ها و فدرلیسم و تمرکز زدایی ، از قدرت و واگذاری اختیارات
تصمیم گیری به مناطق ، از لوازم مقاومتی کردن اقتصاد ایران است .
فدرالیسم به این معنی که نواحی مفتوحه با حفظ استقلال داخلی ، در کنار حفظ فرهنگ بومی تابع حکومت
مرکزی باشند .
اقتصاد مقاومتی به معنای انزوای سیاسی و یا اقتصاد ریاضتی نیست بلکه این اقتصاد نقطه عطفی در شکوفایی
ظرفیت های داخلی با تکیه بر ساخت درونی قدرت است . ) سایت خامنه ای و سایت ویکی پدیا(
نتیجه :
اقتصاد مقاومتی به منظور برون رفت از شرایط تحریم هاست و تفاوتش با ریاضت اقتصادی در این است که
ریاضت اقتصادی یعنی کاهش خدمات از سوی دولت به مردم اما اقتصاد مقاومتی یعنی اتکا به نیرو ها و
ظرفیت های داخلی کشور است و در واقع یک نوع اعتماد به خود است .
26
فصل دوم : موانع اقتصاد مقاومتی
مقدمه :
اقتصاد مقاومتی ، همان گونه که از نامش پیداست ، اقتصاد مقاوم را مد نظر دارد ، در علم فیزیک یک حالتی
به نام اینرسی وجود دارد که به معنای آن است که به یک چیز که در حالت ثبات قرار دارد و هیچ حرکتی
نمی کند مقاومت گفته می شود . در واقع آن چیز در مقابل نیرویی که به آن وارد می شود مقاومت کرده و
به صورت متقابل هم نیرویی به طرف محرک وارد می کند تا از حرکت خودش جلوگیری کند ، در اقتصاد هم
به این معنا می توان بسط داد که اقتصاد ما اگر موانع حرکت از سر راهش برداشته شود و با تمام توان به
تحریم نیرو وارد کند اول از همه مقاوم شده است و بعد هم حرکت می کند .
گفتار اول : رفع موانع و بازدارنده های اقتصاد مقاومتی
شواهد موجود نشان دهنده آن است که تا کنون نسبت به تبیین و تشریح چهار چوب اجرایی طرح مقاومت
اقتصادی رهبر معظم انقلاب ، اقدامات جدی و قابل توجهی معمول نشده است .
اقتصاد مقاومتی و اهداف آن باید با جوهره مقاومت پیوند منطقی داشته باشد ، در این راستا باید چالشهای
پیش رو را شناسایی و در دایره ای بزرگتر با عنایت به چالشهای اقتصاد و امت اسلامی تعریف و برای آن برنامه
و راه حل ارائه شود .
از جمله این موانع می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
1 ) وجود عوامل متعدد بر ایجاد فضای منفی برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی
2 ) وجود موانع متعدد پیش روی تولید ملی
3 ) عدم وجود فضای رقابتی در بخش تولید و توزیع در برخی از گروه کالایی
4 ) پایین بودن سطح بهره وری نیروی انسانی و ضرورت تشکیل نیروی انسانی کارآمد بیش از گذشته
5 ) افزایش نقدینگی و عدم تناسب آن با تولید
27
6 وجود نقدینگی های سرگردان (
7 ) تورم بالا و مستمر در کشور
8 ) اختلالات متعدد در بازار ارزی
9 ) سطح بالای بیکاری و عدم اشتغال پایدار
10 ) افزایش مستمر قیمت مسکن و اجاره ها
11 ) وابستگی شدید بودجه سالانه کشور به درآمدهای حاصل از فرش نفت خام
12 ) کسری بودجه مزمن و پایدار
13 ) عدم اجرای کامل سیاستهای اصل 44 قانون اساسی در راستای آزادسازی و خصوصی سازی
14 ) وجود نظام مالیاتی ناکارآمد
15 ) هدفمند نبودن یارانه ها علی رغم اجرای آن
16 ) ناکارایی نظام پولی و بانکی
17 ) نوسانات متعدد در شاخص های بورس
18 ) وجود سیاست های حمایتی و تعرفه ناکارآمد و غیر هدفمند
19 ) ضعف های زیر ساختی گمرک
20 ) تامین قطعات و فقدان الگوهای مصرف بهینه
21 ) مشکلات تامین کالاهای مورد نیاز بخش تولید
22 ) وابستگی صادرات غیر نفتی به بخش میعاناتنفتی ، گازی و پتروشیمی
23 ) عدم حمایت موثر از حقوق تضییع شده مصرف کنندگان
24 ) مواردی که موجب ایجاد ضعف در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های اقتصادی می شود
25 ) عدم پیشگیری در مواجهه با فساد مالی در دستگاه های دولتی و غیر دولتی
26 ) فساد اقتصادی
27 ) انجام واردات بی رویه
28
28 ) عدم اعمال مالیتهای سنگین برای فعالیتهای غیر تولیدی
29 ) بروکراسی اداری نیز به عنوان یکی از موانع تحقق اقتصاد مقاومتی است که یافتن راهکارهای حمایتی
برای بهره برداری به موع از پروزه های در دست اجرا را می طلبد .
برای برون رفت از وضعیت فعلی اقتصاد کشور شایسته است :
اقتصاد بر اساس کنش و واکنش اقشار مختلف نسبت به مولفه های اقتصادی ، از قبیل قیمت کالا و پیش بینی
تغییرات آن ، عرضه و تقاضای محصول و پیش بینی میزان تغییر آن ، نرخ سود و چشم انداز نوسانات آن و
نهایتا وقایع سیاسی داخلی و خارجی و تاثیرات آن ها بر عرضه و تقاضا شکل گرفته است .
تمامی مکاتب اقتصادی و مذاهب مختلف بر این باورند که رفتار انسان علایی است و اغلب اقدامات خود را بر
اساس به حداکثر ساندن سود و مطلوبیت خئویش تنظیم می نمایند . در نتیجه ، تحقق هیچ برنامه ای اقتصادی
ای بدون همراهی مردم امکان پذیر نیست . همراهی مردم با اعتماد سازی امکان پذیر خواهد بود و اعتماد
سازی نیز مستلزم موارد زیر است :
1 ) ارائه ی آمار شفاف و اطلاعات درست ) تمام واقعیات نباید گفته شود ، ولی اطلاعاتی که داده می
شود باید مبنای صحیحی داشته باشد .(
2 ) خود داری از فرافکنی و همچنین این تصور که خود فرد مسئول وقایع اقتصادی است .
3 ) اجتناب از روش های آزمون و خطا و اقدام بر اساس برنامه های مشخص و از پیش تعیین شده .
4 ) عدم تغییر مداوم مشی از طریق برقراری رویه های جدید و ابطال یا اصلاح رویه های موجود به روش
صدور بخشنامه های متعدد روزانه یا ماهانه
چگونه می توان باور نسبت به اقتصاد مقاومتی را در مسئولین به وجود آورد ؟
این خلا را می توان از راه مطبوعات و رسانه ها پر کرد . به هر حال رهبر به عنوان ارشد مسئولان هستند و
هنگامی که ایشان موضوعی را مطرح می کنند وظیفه ی آن هاست که اطاعت کنند و اگر سرپیچی کردند ،
آن ها را باید مقابل رهبر قرار داد یعنی باید جامعه ببیند که فلان مسئول یا مجلس یا دولت مخالف دستوررهبر هستند . در این صورت مردم هم تکیفشان را سبت به آن ها می دانند ؛ البته اگر بخواهیم باور را در
مسئولین به وجود بیاوریم می توانیم از تشویق ، توصیه ، تهدید ، فشار و چالش ایجاد کردن استفاده کرد .
رهبر نمایند ه ی ملت هستند و وقتی شعاری را می دهند ، توقع ها و انتظارهایی را دارند و حتما شدنی است
و اگر کسانی باور ندارند ، کنار بروند . کسی باید در راس امور قرار گیرد که باور داشته باشد . اصولا وقتی یک
فعلی اتفاق نمی افتد ، 3 دلیل دارد :
یا اعتقاد نداریم و نمیخواهیم ؛ یا اعتقاد داریم و می خواهیم ولی نمی دانیم موضوع چیست و سوم این که «
می خواهیم و می دانیم موضوع چیست ، ولی نمی توانیم اجرا نماییم چون ابزار یا امکانات یا فرصت آن را
». نداریم
با گروه اول نمی توان مماشت کرد . برای این که کسی که اعتقاد به اقتصاد مقاومتی و اسلامی ندارد باید با
یک فرآیند سیاسی ، فرهنگی ، فشار و جبر و آگاه سازی و بیداری مردم کنار برود ؛ اما یک موقع فردی اعتقاد
دارد ، اما نمی داند که باید چه کاری انجام دهد ، در اینجا باید تئوری پردازی کرد و نظریه و فکر داد و عملش
را در اختیار قرار داد . کسی هم که اعتقاد دارد و می داند چه کار باید کند ولی نمی تواند کاری پیش ببرد ،
در اینجا باید امکانات و لوازم تحققش را فراهم کرد ؛ پس باید بر اساس آن ، نیروها را تقسیم بندی کرد که
یک بخشی از مخاطب شما مسئولین هستند و بخشی دیگر مردم .
ایرانی ای وجود داشته باشد که علی رغم ضعف اعتقادات دینی ، مملکتش را دوست نداشته و اعتقادی به
اقتصاد مقاومتی نداشته باشد . عموم مردم وظایف خود را نمی دانند . باید آن ها را آموزش داد . این کار
نهادهای پژوهشی و اندیشکده ها است . باید برای ارتقای دانایی مردم استراتژی تدوین کرد تا همسو و توانمند
شوند و بتوانند احیای خود ، با آفات دشمنان مقابله کنند یا می توان طبق طبقات جامعه هدف گذاری کرد .
به طور مثال چه پیامی باید به مسئولین داده شود ؟ چه پیامی برای حوزه های علمیه باید طراحی گردد ؟ به
دانشگاه ها چه پیامی باید داده شود ؟ و این همان تلاش است و به طور قطع اگر تلاش شما برای رضای
خداوند باشد ، جواب می دهد .
30
در کل ، این باور هم استراتژی می خواهد . ما به یک مدل مفهمی اقتصاد مقاومتی احتیاج داریم . فاصله ی
ما با اقتصاد مقاومتی ، با اقتصاد تهاجمی ، با اقتصاد اسلامی و عدالتی بسیار زیاد است . متاسفانه یا خوشبختانه
مکانات جامعه خیلی زیاد است ولی کمترین توجه به این اتصاد می شود . به هر حال موضوع هر کدام ز این
اقتصاد ها انسان و اراده های انسانی است .
ما می توانیم با هدایت دادن به انگیزه ها ، آرمان ها و ایمان مردم ایران حرکت را آغاز نماییم و به یک معنا
اید عنصر ابتکار ، خلاقیت ، توانمندی و ارزش های انسانی را وارد محور اقتصاد مقاومتی و از اینجا مدل را
طرای نماییم یعنی تکیه مان را روی اراده و ایمان و خواست و توانمندسازی نسان ها در جامعه که به نظرم
تحول عظیمی رخ می دهد ، قرار دهیم .
شناسایی نقاط ضعف کشور در اقتصاد مقاومتی و تبدیل آن به نقاط قوت ، یکی دیگر از الزامات کشور در
رسیدن به جایگاه واقعی خویش در عرصه جهانی است که برای تحقق آن باید همکاری نزدیکی میان دولت و
مردم صورت گیرد . )سید حسین اسحاقی ، 1393 ، ص 208 – 207 )
گفتار دوم : عواقب شتابزدگی در اقتصاد مقاومتی
در طرحهای اقتصادی مراقب باشیم – این ، دنباله ی همین مساله ی حل مشکلات اقتصادی مردم است –
که شتاب زدگی گریبانگیر دولت نشود . شتاب زدگی در تصمیم گیری ها یا احیانا عدم بهره گیری مناسب از
نظرات کارشناسی اقتصادی ، ممکن است ضربه هایی وارد کند .
سرعت را با دقت همراه کنید . سرعت غیر از شتابزدگی است ؛ شتابزدگی بد است . سرعت وقتی با دقت همراه
شد ، کار معقول و صحیح است . سرعت بدون دقت ، می شود شتابزدگی . مواظب باشید در تصمیم گیری ها
و نوع کارها ، شتابزدگی پیش نیاید و دستپاچه مان نکنند . گاهی اوقات دستپاچه کردن مسئولان به مسائل
مختلف – گاهی بعضی از نخبگان ، بعضی از آحاد مردم و بعضی از مرتبطین ، آدم را سر یک کاری دستپاچه
می کنند – آنها را عقب می اندازد . انسان وقتی که دستپاچه شد ، حتی گاهی همان کاری هم که در فرصت
معینی می توانست انجام بدهد ، آن را هم نمی تواند انجام بدهد ؛ یعنی تاخیر هم می افتد . علاوه بر این که
31
خیلی اوقات کار هم غلط و همراه با ضایعه انجام می گیرد . من تاکید می کنم ، این سرعت عملی که در
رفتار دولت مشاهده می شود ، چیز موحی است ؛ اما مراقب باشید این سرعت عمل ، شکل شتابزدگی به
خودش نگیرد ؛ یعنی همیشه با دقت همراه باشد .
لزوم برنامه ریزی بلند مدت و عدم شتابزدگی
اگر برنامه ریزی نشود ، نه تنها ده سال ، بلکه اگر ده ها سال دیگر هم بگذرد ، فایده ای نخواهد بخشید . من
هی کس را به شتابزدگی دعوت نمیکنم ؛ نه شما را ، نه مسئولان را . نه شما ا به زمین بکوبید که چه شد ،
نه مسئولان شتابزده و بلغور شده یزی درست کنند و بگویند این هم در جواب فلانی که در فلان جا چنین
مطلبی ؛ فرمایید این هم برنامه ی ما ، هیچکدام فایده ای ندارد.
شتابزدگی ؛ مانع عملکرد صحیح
اگر بخواهیم کار پنج ساله یا چهار ساله را با سر هم بندی و جله و شتابزدگی در مدت کوتاهی انجام دهیم ،
نه ؛ این طور کاری را مردم نمی پسندند ، بنده هم دنبال چنین چیزی نیستم . البته مسئولان محترممان هم
قطعا نمی خواهند این طور عمل کنند . )به کوشش جمعی از محققین ، 1395 ، ص 75 – 74 )
گفتار سوم : نقش فساد اقتصادی در اجرایی نشدن اقتصاد مقاومتی
تا کنون تعاریف بسیاری از فساد مالی شده است و برخی صاحب نظران ، تعاریف جدیدی از آن ارائه می کنند
بوده که به معنای جلوگیری از انجام اعمال درست و سالم است و به معنای » فسد « از ریشه » فساد « . کلمه
شکستن و نقض کردن است ، و چیزی که شکسته یا نض می شود می تواند قوانین یا مقررات یا قواعد اداری
باشد . . بدین معنا ، فساد یعنی هر پدیده ی که مجموعه ای را از اهداف و کارکردهای خود باز دارد .
گر چه فساد مالی ، جوامع گوناگون را می آزارد ، وجود آن در کشور ایران به دلیل اسلامی بودن و داشتن
حاکمیت دینی زشت تر است. باید با این پدیده ، مابله جدی ، و از گسترش آن جلوگیری شود که در غیر این
32
صورت ، آزادی ، توسعه سیاسی و قانونگرایی و سرانجام مشروعیت حاکمیت به خطر می افتد ؛ زیرا قوام جامعه
و رشد و بالندگی آن در گرو مبارزه با فساد مالی و افزایش روحیه ضد فساد است .
علل بسیاری را برای فساد مالی در کشور می توان بر شمارد ؛ اما مجموعه ی آن ها به سه دسته ی سیاسی ،
فرهنگی و اقتصادی تقسیم می شود . از طرفی ، انگیزه برای فساد مالی اگر در کسی وجود دارد به دلیل داشتن
اختیارات بسیار ، مسئولیت کارهای خود را نمی پذیرد و پاسخگو نیستند . پس علل بسیاری را می توان در
ایجاد فساد مالی مقصر دانست . )سید حسین اسحاقی ، 1390 ، ص 124 – 118 )
فساد ؛ مانع فعالیت سالم اقتصادی است ، یک فساد ، دیگران را هم به فساد می کشاند و تشویق می کند .
فساد ؛ مزاحم پیشرفت کشور است ، اینکه کسانی با سرعت به ثروتهای کذایی می رسند ، اصلا از راه صحیح
و جز با تقلب و روش های ممنوع و حرام امکان ندارد . منابع کشور محدود است . لازمه ی انباشته شدن ثروت
حرام در یک جا ، گود افتادن و خالی شدن کیسه ی عده ای دیگر در کنار آن است ؛ همین که امیر المومنین
ما رَاَیتُ نِعمَهً مَوفَورهً اِلّا وَ فِی جانِبِها حقٌ مُضَیَّع ، من در هیچ جا نعمت فراوان ندیدم مگر اینکه در « : فرمود
». جنب آن حقی ضایع شده وجود داشت
برخی از صاحب نظران از جمله خلیل الله سردارآبادی و دیگران ، زمینه ها و عوامل به وجود آورنده چنین از
هم پاشیدگی اقتصادی و اجتماعی را در موارد زیر جست و جو می کنند :
1 - انحصار واردات کالا یا محصول توسط دارندگان رانتهای تجاری که امروزه به مافیای تجاری معروفند؛
2 - اخذ وامهای کلان و دراز مدت با بهره کم به وسیله ساز و کارهای سیاسی ؛
3 - آغاز خصوصی سازی یا تعدیل ساختاری و شدت گرفتن بدون برنامه آن ؛
4 - وجود نرخ های چند گانه ارز که باعث شکاف زیاد بین قیمت بازار آزاد و دولتی ارز بود ؛
5 - نرخ های چند گانه بهره به دلیل شفافیت کمتر در عملکرد نظام بانکی و تبعیض فراوان برای
قدرتمندان سیاسی و نزدیکان صاحب منصبان عالی رتبه در کاهش نرخ بهره ؛
33
6 انحصاری شدن ، امتیازات مربوط به خریدهای خارجی برای مقامات سیاسی و مدیران و به دست -
آوردن پور سانتها و سودهای کلان برای آنان
7 - واگذاری امتیاز احداث واحدهای اقتصادی ، تولیدی و تجاری با بهای پایین به اشخاص با نفوذ ؛
8 - واگذاری زمین در بخش مسکن یا امتیاز ساخت منازل و برجهای مسکونی و ساختمان اداری به رانت
جویان سیاسی و اقتصادی ؛
9 - نفوذ سیاسی و اقتصادی در بورس سهام کارخانه و واحدهای تولیدی به اشخاص با نفوذی که در اثر
ارتباط با مدیران بازار بورس سهام و اطلاع یابی از افزایش قیمت سهام ، اقدام به خرید در سطح گسترده
کردند؛
10 - چشم پوشی در برخورد با دانه درشت ها و برخورد سطحی با معلول و علت فسادها؛
11 - وجود مشکلات زمینه ای و نیز کوتاهی در امر نظارت و کنترل و عدم وجود بازرسی و نظارتهای
بازدارنده و …..
با وجود این عوامل و زمینه ها به نظر می رسد در مرحله قانون گذاری و وضع قوانین عادلانه برای رقابت آزاد
و بدون تبعیض بین سرمایه گذاران بخش خصوصی مشکل یا مانعی نباشد . مشکل اساسی در بخش اداری
است . برقراری نظام اطلاع رسانی شفاف ، کنترل کافی بر حوزه های اداری و اقتصادی ، بویژه در بخش صدور
مجوز برای واحدهای تولیدی و تجاری و بازرگانی ، فراهم کردن زمینه رقابت آزاد و عادلانه برای صاحبان
سرمایه ، ریشه کن کردن انحصارات ، ارائه اعتبارات بانکی به افراد کم سرمایه و بازگرداندن رانتهای واگذار
شده پس از تحقیقات لازم و اجرای آن بدون ملاحظه کاری سیاسی می تواند گامی در جهت ریشه کنی چنین
پدیده نامبارکی باشد .
راه حل های مبارزه با فساد مالی از دیدگاه اسلام
به طور خاص دین اسلام ، چارچوبی عملی برای رهایی از شر معضل فساد مالی را ارائه می کند ؛ به طوری که
مبانی آن از آموزه های دینی و الهی بر گرفته شده و چون پشتوانه معنوی و ارزشی دارند ، در صورت اجرای
34
دقیق و کامل آنها ، به حتم شاهد پاکسازی جامعه خواهیم بود . مکتب اسلام بر دو نوع از عوامل اساسی در
امر مبارزه با معضل فساد مالی تاکید دارد : 1. عوامل درونی 2 . عوامل بیرونی .
1 ) عوامل باز دارنده درونی به خود انسان مربوط می شود و در نهاد فرد قرار دارد و بر روی
انگیزه ها و رفتارها و برخوردهای او تاثیر می گذارد . دین در این حوزه ، با تاکید بر مفاهیم اخلاقی خاص
می کوشد افراد جامعه را بهخ لحاظ فردی و شخصی از ارتکاب به اعمال فاسد ، حرام و ممنوع باز دارد . اسلام
در این بخش ، بسیار کوشیده و به جد سرمایه گذاری کرده است و نیز سفارش های فراوانی دارد ؛ مثل تاکید
فراوان بر حقانیت معاد و این که تمام اعمال و رفتار انسان ثبت و ضبط می شود و به آن رسیدگی خواهد شد.
معاد به صورت یک عنصر اعتقادی ارزشمند ، نقش فوق العاده ای می تواند ایفا کند و روشن است که پذیرش
آن به وسیله افراد جامعه چه تاثیری بر رفتار تک تک افراد دارد . حضرت علی )ع( در مورد توجه به معاد
می فرماید :
یاد مرگ از دل هایتان رخت بر بسته … دنیا بیش از آخرت دل هایتان را تسخیر کرده است . دنیای زود گذر
، شما را از آخرت که بی شک آمدنی است ، دور کرده …. چیست که به اندک چیزی که از دنیا به دست
می آورید ، شادمان می شوید و از آن همه چیز که از دست می دهید ، اندوهگین نمی شوید …. به گونه ای
که گویی دنیا جای درنگ همیشگی شما ، و نعمت دنیا برایتان ماندنی است .
از جمله آیاتی که به ایجاد تقوا و باورهای عمومی و گسترش آن در جامعه تاکید داشته می توان این آیات را
نام برد : قصص ) 28 : ) 77 و 83 ؛ ماده ) 5 : ) 32 ؛ بقره ) 2 : ) 27 و 205 ؛ اعراف ) 7 : ) 56 ؛ رعد ) 13 : ) 25 .
بنابراین ، بهترین عامل و انگیزه قوی برای ایجاد خود کنترلی ، ایمان و اعتقادات دینی است و در این میان ،
اعتقاد به معاد و قیامت نقش بسزایی دارد . این اعتقاد اگر ریشه بگیرد می تواند باعث تغییر بنیادی در بینش
و منش افراد شود و زهد و قناعت ، پرهیز از دنیازدگی ، بر حذر بودن از تمرکز ثروت و بسیاری از مصادیق
فساد مالی را در پی داشته باشد .
35
2 البته دین فقط به عوامل درونی بسنده نکرده و برای آن هایی که به ندای درونی خود توجهی ندارند (
، اهرم ها و ضمانت های کنترل بیرونی را قرار داده است که شامل وظایف مردم ، دولت و حکومت اسلامی در
جامعه می شود . دولت باید با ساختار نظارتی مشخص و دقیق بر فعالیت های دولتی و غیر دولتی نظارت ، و
افراد خاطی یا گروه های فاسد را شناسایی کند و به نظام قضایی کارآمد و هوشیار تحویل دهد . عموم مردم
نیز وظیفه دارند با در نظر داشتن معرفت دینی و تربیت اسلامی ، بر نمهاد ها و گروه های دولتیس و غیر
دولتی و حتی مسئولان نظارت کنند و خود را در این زمینه مسئول بدانند . در این میان ، امر به معروف و
نهی از منکر ، نقش کلیدی و اساسی دارد ؛ چرا که هم در حوزه نظارتی دولتی و هم در حیطه نظارت مردمی
مصداق عملی می یابد .
متاسفانه این مساله در حال حاضر و در اذهان عمومی جامعه ، معنای گسترده خود را از دست داده و به موارد
خاصی منحصر شده است . دیدگاه محدود به این مطلب ، باعث شده تا جامعه ، به آن مفهوم واقعی که مد
نظر شارع مقدس بوده ، توجه نکند . خلاصه این که مسئولیت دولت و ملت در برابر مفاسد مالی در مفهوم امر
به معروف و نهی از منکر جای می گیرد . فرد فرد جامعه مسلمان مسئولند با هر گونه فساد و مصادیق آن
برخورد کنند . اگر می توانند جلو آن را بگیرند و اگر نمی توانند به دستگاه های نظارتی ارجاع دهند تا با آن
برخورد شود . اجرای درست این فرهنگ تاثیری شگرف در جلوگیری و کاهش مفاسد مالی خواهد داشت .
مهم ترین اصل در کاهش مفاسد مالی که از عوامل بیرونی به شمار می رود وجود مراجع نظارتی قوی در
جامعه است . در جوامع اسلامی سه مرجع نظارتی وجود دارد :
الف( نظارت خداوند : خداوند ، بر کلیه اعمال ، حرکات و فکر مردم نظارت مطلق دارد . هر فرد مسلمانی پیش
از هر چیز بر این اعتقاد است که رفتار ، اعمال و حتی نیت های او زیر ذره بین الهی است .
ب( نظارت حکومت : منظور از نظارت دولت فقط نظارت مستقیم نیست ؛ بلکه نظارت بر تمام ارکان جامعه به
طور غیر مستقیم می تواند وجود داشته باشد . کنترل و نظارت که یکی از وظایف اصلی حکومت است ، از
ارکان اصلی و عناصر حیاتی مدیریت سالم و کارآمد به شمار می رود .
36
ج( نظارت همگانی : مردم ، بهترین ناظر در جهت انجام درست امور هستند . کلیه افراد جامعه یا سازمان
معینی موظفند بر اساس وظیفه شرعی خود بر عملکرد دیگر اعضا و عملکرد مدیران و مسئولان نظارت داشته
باشند ؛ البته این نظارت در آموزه های دینی به امر به معروف و نهی از منکر معروف است . حضرت امیر )ع(
درباره نقش امر به معروف و لزوم اجرای آن در جامعه ، در خطبه 192 خداوند « : نهج البلاغه می فرماید
متعالی ، مردم دوران گذشته پیش از شما را از رحمت خود دور نساخت ، مگر به سبب این که امر به معروف
همچنین ، درباره اهمیت و نقش امر به معروف و نهی از منکر به آیات . » و نهی از منکر را ترک گفتند 164
و 165 سوره اعراف مراجعه شود .
به رغم لزوم سه مرجع نظارتی در هر جامعه ای ، خود کنترلی را نیز باید تقویت کنیم و این خود کنترلی
زمانی تحقق می یابد که افراد ، از عوامل بیرونی نیز توجه دارد و با روش ها و ابزار های بسیاری به مقابله با
عاملان فاسد و محیط ناسالم بر می خیزد ؛ بنابراین ، اگر شاهد بروز و شیوع مفاسد مالی در نظام های اسلامی
هستیم ، به حتم این مساله از تمایل و ترغیب دین به امر ارتکاب اعمال فاسد حاکی نیست ؛ بلکه دین از این
مسائل مبرا است . این مردم ، حکومت و جامعه است که با دوری از دستورهای دینی و ارزش های اسلامی ،
مرتکب فعالیت های فاسد می شوند و جامعه را فاسد جلوه می دهند .
این مساله باید مد نظر ما باشد و حساب مفسدان مالی را در کشور به حساب دین ، جامعه دینی و مدیران
لایق ، صالح و سالم نگذاریم . )سید حسین اسحاقی ، 1390 ، صص 134 – 128 )
نتیجه :
یکی از مهمترین موانع پیشرفت نکردن طرح اقتصاد مقاومتی فساد در میان بخشهای مختلف است که اگر این
مسئله ریشه کن شود راهی به سوی پیشرفت سریع اقتصاد مقاومتی باز خواهد شد .
37
فصل سوم : روش تحقیق اقتصاد مقاومتی
مقدمه
اقتصاد مقاومتی مسئله ای است که راه های بسیاری برای محقق شدنش وجود دارد و در واقع هتر است بگوییم
الگویی است ، که هر کدام از این راه ها را می توان به قشر خاصی یا همه ی مردم تعمیم داد . از آنجا که در
اینجا بیشتر راه های همگانی محورتر ، مد نظر است به مهمترین آنها اشاره ای خواهد شد .
گفتار اول : اصلاح الگوی مصرف
مصرف که واژه ای است عربی و از آن در زبان فارسی ، به هزینه ، تعبیر می شود ، مصدر میمی و اسم زمان و
مکان است . از این رو باید آن را به معنای خرج کردن و زمان و مکان خرج نمودن دانست . و در اصطلاح
اقتصادی ، مصرف عبارت است از ارزش پولی کالاها و خدماتی که توسط افراد خریداری و تهیه می شود .
مصرف ، از نگاه اقتصادی ، دارای اهمیت بسزایی است تا جایی که اقتصاددانان ، ابراز داشته اند مصرف ، در
عین این که هدف نهایی از تولید و توزیع است ، از عوامل موثر در آن نیز می باشد . بر همین اساس ،
این مصرف کننده است « سخن گفته اند ، یعنی » حاکمیت مصرف کننده « اقتصاددانان از اصلی به عنوان
». که به تولیدات و چگونگی تخصیص منابع تولید و توزیع ، شکل می دهد
میان مصرف و تولید و توزیع ، هم رابطه ی علی و معلولی وجود دارد . )علی اکبر کلانتری ، 1391 ، صص 21
و 43 )
ما باید الگوی مصرف را اصلاح کنیم . ما بایستی به سمت اصلاح الگوی مصرف حرکت کنیم . مسئولین کشور
در درجه ی اول – چه قوه مقننه ، چه قوه مجریه و چه سایر مسئولین کشور ؛ قوه قضاییه و غیر آنها – و
اشخاص و شخصیت ها در رتبه های مختلف اجتماعی ، و آحاد مردم ما از فقیر و غنی ، بایستی به این اصل
توجه کنند که باید الگوی مصرف را اصلاح کنند . تا وقتی الگوی مصرف را اصلاح نکنیم ، تا وقتی ندانیم آب
را چه جور باید مصرف کرد ، برق را چه جور باید مصرف کرد ، نان را چه جور باید مصرف کرد ، پول را چه
38
جور باید مصرف کرد ، تا اینها را درست مصرف نکنیم ، راه های مصرف را ندانیم ، مشکلات ما به حال خود
باقی خواهند ماند . باید ما اصلاح الگوی مصرف را دنبال کنیم .) به کوشش جمعی از محققین ، 1392 ، ص
235 )
برای دنبال کردن اصلاح الگوی مصرف ، اگر بدانیم حد وسط ها و اعتدال چیست ؟ و معیارهای خروج از
اعتدال چیست ؟ بهتر می توانیم مصرف ها ، در هر نوعی را مدیریت کنیم .
حد وسط مفهومی است نسبی که با اختلاف اشخاص ، زمان ها و مکان ها اختلاف پیدا می کند ، به این بیان
که ممکن است چیزی برای یک شخص ، حد وسط و جنبه ی اعتدال محسوب شود ولی همان چیز برای
شخص دیگر ، یا برای همان شخص در زمان و یا مکان دیگر حد وسط به حساب نیاید .
بنابراین بهتر است هر شخصی با توجه به شرایط ، معیارهای خروج از حد وسط و اعتدال را مد نظ قرار دهد
تا بتواند بهتر معارفش را مدیریت نماید ، که این معیارها عبارت است از :
معیار نخست : این که مصرف نمودن مال ، برابر با تلف کردن و ضایع نمودن آن باشد ، مانند این که شخصی
زیادی آب و غذای خود را دور بریزد .
معیار دوم : این که مصرف نمودن مال ، بیش از نیاز باشد . برای مثال ، شخی که بیش از یک خانه نیاز ندارد
، ده خانه بسازد و آن ها را بدون آن که کسی در آن ها ساکن باشد رها کند .
معیار سوم : این که خرج کردن مال ، بیش از مقداری باشد که شایسته ی اوست .
می توان با توجه به تعریف فراگیری که برای خروج از اعتدال ارائه دادیم ؛ اعتدال در مصرف را این گونه تعریف
کنیم که : عبارت است از بهره گیری از امکانات زندگی به گونه ای که مستلزم تلف کردن و هدر دادن مال و
نیز مازاد بر نیاز نباشد و کم و کیف آن ، از نگاه عرف ، هماهنگ با شرایط زمانی و مکانی و متناسب با شان و
موقعیت مصرف کننده باشد . )علی اکبر کلانتری ، 1391 ، صص 45 – 43 )
39
گفتار دوم : اقتصاد مقاومتی ، گفتمان رایج
لزوم تبدیل بحث اقتصاد مقاومتی به گفتمان رایج در دانشگاه ها ، مراکز علمی و مجامع مذهبی است . همین
صحبت کردن و گفت و گو پیرامون این موضوع و توجه به ابعاد مختلف آن ، در سرعت حرکت به سمت تحقق
اقتصاد مقاومتی تاثیری بسزا خواهد داشت . این مسئله باید در کلاس های درس و پروژه های علمی از محققان
و نخبگان خواسته شود و از سوی استادان اقتصاد که درد دین دارند یا حداقل آزاده و میهن دوست هستند ،
جدی گرفته شود .) جامع مدرسین قم ، 1390 ، صص 51 و 50 )
از آنجایی که سیاست های اقتصادی برنامه های بلند مدت می خواهد و باید بر اساس سیاست های سند چشم
انداز در افق کشور هماهنگ باشد . لذا دریافت این اقتضائات زمانی و برای رسیدن ایران به تمدن بزرگ اسلامی
با توجه به اهداف سند چشم انداز با نگاه مدبرانه و از پیش طراحی شده باید باشد . خصوصا در عرصه تولید
ملی و تولید علم و فن آوری با قدرت و جدیت ادامه پیدا کند . البته دستیابی به این مدل ها نیازمند تدوین
شاخصه ها و مولفه هایی است که باید توسط اندیشمندان اقتصادی حوزه و دانشگاه به بحث گذاشته شود و با
توجه به آگاهی همگانی به ناکارآمدی اقتصاد سرمایه داری و تبدیل شدن آن به اقتصاد اسلامی به یک جریان
فکری غالب و یک دغدغه ی عمومی در جامعه علمی کشور تبدیل شود و با توجه به قالب های خاص خود به
اجرا درآید ، اقتصاد مقاومتی از بروز خطرات احتمالی در آینده اقتصاد کشور مصونیتایجاد می کند . و ما اساتید
و دانشجویان باید در این راستا تلاش نمائیم .
در حوزه خارجی در این سالها علی رغم تشدید تحریم های اقتصادی کشورهای غربی علیه جمهوری اسلامی
ایران و همچنین تشدید بحران و رکود اقتصاد جهانی ، کشور ایران با دور زدن تحریم ها ، مسیر پیشرفت و
حرکت رو به جلو را آغاز کرده است . و در این راستا دانشجویان آموزشکده ها می توانند موثرتر باشند .
برای رسیدن به اهداف مورد نظر و در واقع رهیافتی استراتژیک در مباحث اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و
اجتماعی در برنامه ریزی بدون استقرار مدل بومی پیشرفت و حرکت به سوی یک اقتصاد مقاومتی نخواهد
داشت . البته باید شتاب بیشتری بگیرد . و آموزشکده ها در تبیین مدل بومی پیشرفت جایگاه مناسبی هستند.
40
اقتصاد مقاومتی نتیجه و ثمر اقتصادی است که با تکیه به حرکت های جهادی و مجاهدت در برابر احتکار و
انحصار ، قد علم کرده و با تورم و گرانی مقابله می کند ، تا ملت ایران به آسایش نسبی در زندگی لرسند .
اقتصادی که در آن واردات بی رویه نفس تولیدکنندگان را نمی گیرد ، تولید کننده را تشویق به صادرات
می کند ، منجر به شکوفایی استعدادها و در نهایت افزایش تولید ملی می شود .
اقتصاد مقاومتی به معنای اقتصاد خود کفا ، مولد ، مستقل و شکوفایی که در برابر همه فشارها بتواند مقاومت
کند و ستون های جامعه را به استواری محافظت نماید . بنابراین ، از مهمترین مولفه ها و شاخصه های اقتصاد
مقاومتی باید از خودباوری و اعتماد جامعه دانست ؛ زیرا تا زمانی که جامعه از نظر فکری و فرهنگی به این
مرحله از رشد و بالندگی نرسد که ما می توانیم ، هرگز نمی تواند چنین اقتصادی را شکل بخشد .
مهندسی فرنگ اقتصاد مقاومتی به معنای مدیریت افکار سازی جامعه به گونه ای است که بتواند نسبت تعادلی
و تکاملی را میان عوامل و متغیرهای تشکیل دهنده اقتصاد مقاومتی شکل دهد . در این جا بر خلاف مهندسی
فرهنگی ، خود فرهنگ به عنوان یک موضوع قابل مدیریت در دستور کار قرار می گیرد تا چنین رویکرد
فرهنگی در جامعه برای رسیدن به هدفی چون اقتصاد مقاومتی پدید آید .
مهندسی فرهنگی نوعی مدیریت فرهنگ سازی است تا الگوهای فرهنگی و رفتار جامعه در جهت اهداف متعالی
جامعه مدیریت و ساماندهی شود . شکی نیست که آغاز چنین تحولی در جامعه باید از سوی مدیران و
کارگزاران ارشد نظام در همه سازمان ها و نهادهای وابسته به نظام آغاز گردد ؛ چرا که مردم بر دین رهبران و
آیین ملوک خویش هستند ) النا علی دین ملوکهم ( . تغییرات رفتاری در جامعه نیز می بایست همراه با
تعمیق شناخت و اصلاح زیر بنایی در نظام جزیی درون سازمانی انجام پذیرد .
مهندسی فرهنگ اقتصادی در کنار مهندسی فرهنگی به معنای احیای نوع متفاوتی از مدیریت جامع اقتصادی
نظام کشور است که بر اساس آن اهداف جامعه از حاشیه به متن آورده می شود و در انتخاب هر راهبرد ، خط
مشی ، طرح برنامه مد نظر قرار می گیرد .
امام خامنه ای بر اساس نیازهای جامعه اسلامی ، مهندسی فرهنگ را در دستور کار خود قرار داده اند .
41
ایشان به عنوان یک نخبه و روشنفکر اسلامی در مقام مدیریت فرهنگ ، با تولید مفاهیم و اصطلاحات جدید
بر آن است تا فرهنگ جامعه را به درستی بازسازی و اصلاح نماید و بر اساس اسلام ناب محمدی به معاصرت
بکشاند . ایشان با ایجاد اصطلاح و مفهوم اقتصاد مقاومتی بر آن شد تا نیازهای راهبردی جامعه را شناسایی و
به جامعه معرفی کند و ایشان را در این جهت مدیریت نماید .
البته از آنجایی که فرهنگ را همگان می سازند گام اصلی را می بایست در گام نخست مدیران ارشد نظام و
سپس از طریق رسانه ها همه بخش ها و سطوح جامعه بردارد تا اقتصاد مقاومتی شکل گیرد .
بنابراین ، برای دستیابی به اقتصاد مقاومتی نخست می بایست مدیریت فرهنگ سازی به جهت تغییرات
متناسب و لازم از طریق مهندسی فرهنگ اقتصادی انجام گیرد تا جامعه در مسیری قرار گیرد که به دو اصل
توانستن و مقاومت در برابر فشار برسد و شکل جدیدی از اقتصاد و تولید را سامان دهد که ضمن برآورده کردن
همه نیازهای اساسی جامعه ، در برابر هر گونه فشار سلطه گران و مستکبران مقاومت کند و از استقلال و خود
کفایی بهره مند شود و به مسیر رشد و شکوفایی خود ادامه دهد .
با فرهنگ می توان عرصه های اقتصادی را در نوردید و به اهداف متعالی رسید . چرا که نحوه استفاده از منابع
مالی و طبیعی مستلزم یک نوع فرهنگ است .
دو نگاه در مورد اقتصاد مقاومتی وجود دارد : یک نگاه آن است که در بستر فرهنگی با اقتصاد مقاومتی مواجه
شویم که در این صورت جامعه به همگرایی خواهد رسید و فرصت های زیادی فراهم خواهد آمد . یکی از
تعابیری که در فرمایشات رهبر معظم انقلاب نیز دیده می شد همان مردمی کردن اقتصاد است که در این
نگاه محقق خواهد شد .
نقطه مقابل این نگاه آن است که اقتصاد مقاومتی را در بستر سیاسی تحلیل کرد . اقتصاد مقاومتی در این نگاه
خیلی زود به رقابت های گروهی و جناحی کشیده خواهد شد و نتیجه آن واگرایی مردم خواهد بود .
42
اگر در شرایط سخت اقتصادی قرار بگیریم فشار آن به مردم وارد می شود و عبور از این شرایط مستلزم باور
عمومی و اعتماد مردم به کارگزاران حکومتی و طور کلی همراهی مردم و مسئولان است . در غیر این صورت
عرصه اقتصادی می شود عرصه مچ گیری سیاسی .
فشار اقتصادی ظرفیت ایجاد بحران ها و آشوب های اجتماعی را دارد کما اینکه طراحان تحریم اقتصادی ما
نیز دنبال آن هستند . بنابر این اگر ما در داخل نیز همه مسائل را سیاسی کنیم و فضای سیاست زده ای در
جامعه ایجاد کنیم موجب واگرایی مردم می شویم که این کار خیانت بزرگی به نظام است .
بسته اقتصادی که رهبر معظم انقلاب از طریق نامگذاری سال ها آن را ارائه می کنند نشان می دهدکه ایشاندنبال هماهنگی و کار گروهی همگانی برای رفع بنیادین مشکلات اقتصادی هستند . اما این موضوع هنگامی
ثمر خواهد داد که تبدیل به یک راهبرد ملی شود و همه به یک نقطه برسد . اما اگر این مسئله را یک مسئله
ملی و راهبردی ندانیم ، فرصت عظیم و تاریخی که در این تحریم های تحمیلی برای کشور ما ایجاد شده را
از بین خواهیم برد و انقلاب دچار آسیب خواهد شد .
اقتصاد مقاومتی یک سیاست ریاضت اقتصادی نیست چرا که ما مانند کشورهای غربی دچار بحران نیستیم که
بخواهیم ریاضت بکشیم . اقتصاد مقاومتی حتی یک سیاست برای تحریم هم نیست ، بلکه راهکاری برای
ساختن زیر ساخت های اقتصادی تا هیچگاه در فشارها و تهدیدها دچار مشکل نشود .
اگر اصول راهبردی اقتصاد را در اصل 43 درک کنیم ، بنبان های اقتصاد مقاومتی را می توان تبیین کرد .
طبق این اصل ، نیازهای اساسی مردم مسکن ، خوراک ، پوشاک ، بهداشت و درمان ، آموزش و پرورش ،
تشکیل خانواده و …. هستند که دولت باید در همه شرایط آنها را تامین کند و همه این ها در بستر فرهنگ
محقق می شوند .
به عنوان مثال امنیت غذایی را هم از لحاظ اقتصادی باید دنبال کرد و هم از لحاظ فرهنگی چرا که خوراک ما
نیاز به فرهنگ دارد.
43
متاسفانه فرهنگ غذایی خانواده ها عوض شده است که باید اصلاح شود . باید فرهنگ تغذیه بر اساس ضرورت
های بومی تعریف شود .
رزق حلال پایه فرهنگی ما بوده است اما متاسفانه مفاهیم حلال و حرام دچار آلودگی شده اند که در نتیجه
آن مقوله هایی مانند اعتماد ، توکل و … کم رنگ شده اند .
اسراف چه در شرایط فراوانی و چه در شرایط کمبود ، یک خط قرمز است که ریشه در منابع دینی و اعتقادی
ما دارد . اقتصاد علم بنیان همواره مورد تاکید رهبر معظم انقلاب بوده است . در قانون اساسی نیز اقتصاد علم
محور و انسان محور به عنوان یکی از پایه های اقتصاد کشور تبیین شده است . فعالیت های کشاورزی ، صنعتی
و … باید تا حد خود کفایی ادامه داشته باشد . خداوند اراده کرده که ساختار اقتصادی کشور نظام ما نیز مستقل
از غرب باشد تا با این تحریم ها ما از منت تمدنی آنها خارج شویم و کشورمان را خودمان بسازیم . بنابر این
تحریم را باید یک فرصت طلایی برای ساختن کشور دانست .
آنچه که فشار را از طبقات مستضعف جامعه بر می دارد توجه به مقوله عدالت است . با عدالت است که
می توان همگرایی ایجاد کرد و همه مردم را با نظام همراه نمود . زیرا اگر شرایط برای همه برابر باشد ، همه
همراهی می کنند اما اگر عده ای با سوء استفاده از این شرایط به سودجویی بپردازند ، ایجاد نارضایتی و
واگرایی خواهد کرد .
همفکری ، تمرکز مدیریت اقتصادی در دولت ، ثبات در عرصه قانونگذاری را از راه کارهای برون رفت از فشار
تحریم های اقتصادی است .
همانطور که انقلاب اسلامی با توجه به نیازهای خود اقدام به تاسیس نهادهایی چون کمیته امداد ، جهاد
سازندگی ، سپاه پاسداران و بنیاد مسکن نمود . امروز باید برای تامین اهداف انقلاب ، این پروژه را در پیش
بگیرد . امروز انقلاب اسلامی نیاز به نهاد سازی مقاومتی در اقتصاد دارد .
براین اساس مقام معظم رهبری ، به تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی پرداختند ، به طور ویژه و موکد ضرورت
گفتمان سازی را به اصحاب قلم و اندیشه و مسئولین یادآوری فرمودند . اقتصاد مقاومتی آن چنانکه از سیاست
44
ها و بیانات ایشان بر می آید ، در حقیقت به تحولات ساختاری در نظام اقتصادی کشور اشاره دارد که تحقق
آن در گرو عزم و همکاری عمومی مردم برای بازنگری و تغییر در سطوح خرد تا کلان اقتصادی است .
به عبارت روشن تر ، بازنگری در عقلانیت موجود اقتصادی ، شاه بیت تحقق الگوی اقتصاد مقاومتی است ؛ که
بدون شناخت مسائل و مشکلات نظام موجود ، به درستی محقق نخواهد شد . نقش سانه ها در شکل دادن به
گفتمان مورد نظر ، پیش از هر چیز به بازخوانی و مساله شناسی رفتارها و تصمیمات موجود اقتصادی ابسته
است . بازخوانی علل ناکارآمدی برخی از تمیمات و سیاست های معطوف به اصل 44 قانون اساسی و ادامه آن
تا سطوح خرد ، از قبیل نحوه پس انداز ، هزینه کرد و رفتارهای معطوف به سرمایه گذاری در جامعه ، از جمله
محورهایی است که تجدید نظر در آن مستلزم عزم جدی رسانه ها و طرح مسئله نسبت به مبنای عقلانی
آنهاست . هدایت فضای عمومی کشور به نقد عقلانیت موجود اقتصادی و فراهم آوردن زمینه های تجدید نظر
در روش ها و رفتارهای اقتصادی ، از نقش های رسانه هاست .
توجه جدی و غیر تشریفاتی به اقتضائات بومی در نقد وضع موجود و طراحی سیاست های آتی ، شکل دهی
به بازار ها و شرکای جدید اقتصادی در سطوح بین المللی ،فراهم آوردن زمینه های کسب و کار مولد و فرهنگ
مالیاتی مبتنی بر مشارکت ، از جمله محورهایی است که مطالبه گری رسانه ها و مردم می توانند در کشندن
آنها به دستور کار مدیران اقتصادی موثر باشد .
طبعا در سطوح عالی تر سیاستگذاران و مجریان اقتصادی در معادلات و مبانی موجود به تجدید نظر نیاز دارند
. که ایجاد فضای نقد و تعاملات فکری ز طرف رسانه ها ، از عوامل مهم در ایجاد بسترهای لازم است .
از دیگزر ملاحظات مهم در پرداختن رسانه ها به ادبیات اقتصاد مقاومتی ایجاد زبان عامیانه و فراگیر برای درک
و پذیرش عموم مردم است . ساده سازی مفهومی و ایجاد ادبیات عامیانه از ضروریات ایجاد گفتمان اقتصاد
مقاومتی است ، که در سطح عملیاتی ، همکاری عمومی مردم را به همراه می آورد . تشویق مردم به سرمایه
گذاری در فعالیتهای مبنی بر مزیتهای رقابتی کشور ، مانند صنایع نفت و پتروشیمی ، معادن و کشاورزی و
پرهیز از هیجانات مقطعی و آسیب زا ، از جمله نقش های رسانه ها در این برهه است .
45
از آنجا که عصاره اقصاد مقاومتی به مشارکت مدمی در نظام اقتصادی توجه دارد ، وجود فرهنگ اقتصاد دولت
زده در تعارض مستقیم با اهداف اقتصاد مقاومتی است . از این رو زدودن این فرهنگ و تلاش در جهت تغییرات
نگرشی در مدیران دولتی ، به رفع موانع تحقق اقتصاد مقاومتی و تسریع در روند آن منجر خواهد شد .
مهمترین نکته ، رانت زدگی در توزیع اطلاعات اقتصادی است که سالها قبل در قانون دسترسی آزاد به اطلاعات
مورد توجه قرار گرفته است و برای گفتمان سازی و ایجاد روحیه خود باوری و تحقق اقتصاد مقاومتی باید به
فرهنگ سازی در این زمینه ها توجه کرد )سید حسین اسحاقی ، 1393 ، صص 259 – 254 )
گفتار سوم : تبلیغ در رسانه و نقش فضای مجازی
استفاده از فضای مجازی و شبکه سایبر می تواند حوزه فعالیت و میدان عملیات این پیام را بسیار گسترده تر
و وسیع تر نماید . امروزه نقش شبکه اینترنت و فضای مجازی در ایجاد محیطی فراگیر برای بسط و شیوع
اندیشه و موضوعات هدفمند برکسی پوشیده نیست به خصوص این که غالب بهره مندان این فضا را نیز جوانان
و نوجوانان تشکیل می دهند . به همین دلیل خلاء حضور جدی در ای فضا و عدم طرح و بسط موضوع در آن
، می تواند تا اندازه ای ما را در دستیابی به اهداف از یش تعیین شده ، دچار نقصان نماید . البته باید توجه
داشت که منظور از تبلیغات ، بیان آیات و روایات و سخنان آموزنده و نغز بزرگان و مانند آن است نه صرف
تبلیغات نمایشی که حتی رهبر فرزانه انقلاب نیز بر چنی رویکردی خرده گرفتند و همگان را از سیر در این
جهت بر حذر داشتند . )حسین اسحاقی ، 1390 ، ص 165 )
گفتار چهارم : نقش فرهنگ در تحقق اقتصاد مقاومتی
البته دست یابی به اقتصاد مقاومتی نیازمند بسترسازی و ایجاد شرایط و زمینه هایی است که اگر تحقق نیابد
نمی توان امید داشت که اقتصاد مقاومتی در جامعه شکل گیرد . از مهم ترین عواملی که اقتصاد مقاومتی بر
بنیاد آن شکل می گیرد ، بینش و نگرشی است که به عنوان موتور محرکه فعالیت های انسانی مطرح است .
اصولا فلسفه زندگی که انسان بر اساس شناخت و معرفت نسبت به خود و هستی پیدا می کند ، سبک زندگی
او را تحت تاثیر قرار می دهد . همان گونه که بینش مادی موجب می شود تا انسان ها همه ظرفیت خود را به
46
جنبه های مادی اختصاص دهند و اصولا به چیزی به نام آخرت باور نداشته و کاری برای آن بخش انجام
ندهد.
بینش ها ، نگرشها و باور های انسانی است که سبک زندگی و نیز جهت و حتی میزان تحرکات بشر را تعیین
می کند . بنا براین ، دست یابی به اقتصاد مقاومتی متکی به باور وجود توانایی در خود در برابر تحرکات دشمن
سلطه گر است . اگر کسی باور نداشته باشد که می تواند بر سرپای خود بایستد و در همه جنبه ها به نیازهای
خود پاسخ دهد و یا جامعه ای که چنین باوری را ندارد نمی تواند تحرکاتی برای خودکفایی و استقلال داشته
باشد . هم چنین اگر جامعه ای باور نداشته باشد که دشمنانی سلطه گر بر آن هستند تا جامعه را نابود سازند
و بر آن سلطه یابند ، هرگز اقتصاد مقاومتی برای رهایی از فشارهای دشمنان شکل نخواهد گرفت . برخی بر
این باورند که اصولا نمی توانیم یا این که تصور دشمن ، توهمی بیش نیست و همواره بر طبل نمی توانیم و
توهم دشمن می کوبند تا جامعه به نوعی باور منفی از جهت توانایی و بی خیالی از نظر دشمن برسد .
بنابراین ، می بایست جامعه به این باور برسد که می تواند و دشمنی دارد که می کوشد تا این توان را از وی
سلب کند و او را وابسته به خود سازد و استقلال او را مخدوش سازد . در این صورت است که اقتصاد مقاومتی
شکل می گیرد .
به سخن دیگر ، دست کم دو عنصر فکری و فرهنگی در تحقق اقتصاد مقاومتی نقش اساسی را دارد که عبات
از خودباوری و فشارهای دشمنان است .
از همین جا می توان دریافت که بر مسئولان جامعه و اولیای رسانه است که مهندسی فرهنگ اقتصاد مقاومتی
را در دستور قرار دهند ؛ زیرا می بایست فرهنگ را در جامعه ایجاد و نهادینه سازد که رفتارهای اقتصادی آنان
را به شکل خاصی تحت تاثیر مستقیم خود قرار دهد . جامعه می بایست در بینش و نگرش به این باور برسد
که توانایی آن را دارد که همه نیازهای اقتصادی خود را پاسخگو باشد و هرگونه فشار دشمنان را نیز دفع کند
. مهندسی در این جا به معنای برقراری نسبت تعادلی و تکاملی میان عوامل و یا متغیرهای تشکیل دهنده یک
مجموعه فکری و مادی است تا اقتصاد مقاومتی را تحقق بخشد و آن هدف را در دسترس جامعه قرار دهد .
47
از آنجایی که فرهنگ پدیده ای است که در یک جامعه شکل می گیرد و در یک فرآیندی تغییر می یابد ، پس
قابل مدیریت است . به سخن دیگر ، فرهنگ هر چند مجموعه ای از از اندیشه ها ، اخلاقیات ، آداب و سنت
هاست که رفتار مردم را تحت تاثیر مستقیم قرار می دهد ، ولی باید توجه داشت که فرهنگ به سبب تغییر
پذیری، مدیریت پذیر است . از این رو است که در آیات قرآنی از تغییرات فرهنگی در انسان و جامعه سخن به
میان آمده است . خداوند در آیه 11 سوره رعد تغییرات فرهنگی در جامعه را منوط به تغییرات فکری و
فرهنگی درافراد جامعه می داند . این آیه به صراحت از امکان تغییر بلکه مدیریت پذیری فرهنگی سخن
می گوید . بنابراین ، می توان با ایجاد تغییر در افراد جامعه ، زمینه تغییرات کلان اجتماعی را فراهم آورد .
جامعه ای که بر این باور است که نمی تواند با تبیین توانایی و استعدادهای افراد می توان او را به این خود
باوری توانستن رساند .
در مهندسی فرهنگ ، تلاش بر آن است تا لایه ها ، انواع و ارکان فرهنگ شناخته شود و نوع تعامل آنها را در
هر وضعیت به دست آورد و آن را به سمت تعالی اندیشه ها و اخلاقیات و رفتار مورد پذیرش هدایت کرد .
بنابراین ، در اینجا نیز می بایست همه این موارد ملاحظه شود تا جامعه فرهنگ توانستن و خواستن را در خود
و رفتارهایش به نمایش بگذارد و ترس و خطر دایمی دشمنان و توانایی مقابله با آنان را بپذیرد.
این نوع مهندسی غیر از مهندسی فرهنگی است که ارتباط با مهندسی کل جامعه بر اساس رویکردهای فرهنگی
دارد ، زیرا در مهندسی فرهنگی تلاش بر آن است تا همه حوزه ها و ابعاد مختلف یک جامعه از سیاست ،
اقتصاد ، ورزش ، هنر ، امور نظامی و انتظامی ، آموزشی و پرورشی و مانند آن در چارچوب فرهنگی خاص
هدایت و مدیریت شود .
در مهندسی فرهنگ اقتصادی ، هدف آن است که فرهنگی که اقتصاد مبتنی بر آن شکل گرفته است را
مدیریت و تغییر دهیم تا چنان در جامعه شکل گیرد که مبتنی بر اهداف اصلی تصمیم سازان و تصمیم گیران
کلان جامعه است . به عنوان نمونه در فرهنگ اسلامی ، زکات از سود رفتارهای اقتصادی به عنوان یک عامل
رشد و نمو اقتصادی معرفی شده است . در حالی که به ظاهر زکات از دست دادن بخشی از سود و سرمایه
48
آینده است . مهندسی فرهنگ اقتصاد اسلامی به این معنا است که این فکر که زکات از دست دادن نیست
بلکه افزایش و نمو و زیادی در مال است ، پذیرفته و به عنوان باور در آید تا در رفتارهای اقتصادی جامعه
خودش را نشان دهد و شخص به قصد افزایش ثروت و سرمایه به زکات اقدام کند . )سید حسین اسحاقی ،
1393 ، صص 261 و 260 )
نتیجه :
روش هایی وجود دارد که اگر هر کس سعی کند به نوبه خود آن را رعایت کند میتوان گفت به پیشرفت
اقتصاد مقاومتی کمک کرده ، این که در راستای اصلاح الگوی مصرف حرکت کند و رفتار مصرفی خود را
اصلاح کند و دومک این که در فضای مجازی مسائل مربوط به تحقق اقتصاد مقاومتی را شرح دهد که خود
این کارها هر کدام به شکلی یک فرهنگ سازی نیز هست .
49
فصل چهارم : وظیفه ی مسئولین و مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی
مقدمه :
همان گونه که رهبر انقلاب اسلامی تاکید داشتند ، تحقق اقتصاد مقاومتی صرفا با مشارکت مردم امکان پذیر
است و لا غیر . برای بالا بردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد . فضایی
باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت
کشور حس کنند و بر آن ببالند .
دولت در شرایط امروز اقتصاد ایران ، بزرگترین رسالت را دارد . هر یک از سیاستهایش از اهمیت فوق العاده
ای برخوردار است ، هزینه فرصت ها به شدت بالاست و نیاز به هوشمندی و دقت خاصی از ناحیه دولت
احساس می شود .
گفتار اول : وظیفه مسئولین در تحقق اقتصاد مقاومتی
البته مسائلی که باید مسئولین کشور ان شاء الله با همت دنبال کنند ، مسائل متعددی در زمینه ی اقتصاد
مقاومتی است . مسئله ی اشتغال بسیار مهم است ؛ کارآفرینی بسیار مهم است ؛ مسئله ی پرداختن به زیر
ساخت های اقتصادی در سراسر کشور ، که خب ، افراد صاحب فکری ، صاحب نظری نشسته اند اینها را بررسی
کردند ، مشخص کردند ، دنبال کردن این ها بسیار مهم است . همچنین مسئله ی صنعت ، مسئله ی کشاورزی
، مسائل گوناگونی که در این زمینه ها هست ، مسائل مهمی است . همه ی این ها کارهای اساسی است و
پرداختن به هر کدام از این ها جهاد فی سبیل الله است .
یک جاهایی طبق وظیفه عمل نکردیم ؛ یک » اِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شِیءٍ قَدِیرٌ « - ما یک جاهایی خطا کردیم
جاهایی مراقبت هایی که باید انجام بدهیم ، انجام ندادیم ؛ یک جاهایی دلبستگی های خودمان را زیر پا
نگذاشتیم ؛ این ها منجر شده به اشکالاتی – این را هم باید در نظر داشته باشیم – به چیزهایی که باید از آن
پرهیز کرد و بر حذر بود ، سرگرم شدیم ؛ به منازعات سیاسی ، به مشاجرات سرگرم شدیم ؛ به رفاه طلبی
سرگرم شدیم ، به منش های اشرافی سرگرم شدیم ؛ این ها نقاط ضعف است . وقتی من و شما زندگی مان را
50
زندگی رفاه طلبانه و اشرافی قرار بدهیم ، مردم از ما یاد می گیرند . یک عده ای منتظر بهانه اند ؛ به ما نگاه
می کنند ، می گویند آقا ببینید این ها چه جوری زندگی می کنند ، ما هم می خواهیم همین جور زندگی
کنیم .
این ها کسانی هستند که دستشان می رسد . یک عده ای معتقدند که باید در زندگی مقتصد بود ، نباید اسراف
کرد ، نباد افراط کرد ؛ این ها وقتی نگاه می کنند می بینند من و شما اسراف می کنیم ، می گویند خب ، ما
از این ها که بالاتر نیستیم ؛ این ها که روسای ما هستند . این کارها خطر دارد . روش انقلاب و انقلابیون به
تبع آموزش اسلام ، اعراض از زندگی رفاه طلبانه برای خود بود . برای مردم هر چه می توانید ، رفاه ایجاد کنید
؛ هر چه می توانید ، درآمد ملی را زیاد کنید ؛ هر چه می توانید ، در کشور ثروت ایجاد کنید ؛ ام خودتان نه
. مسئولین لااقل تا وقتی مسئولند ، به زندگی رفاه طلبی رو نکنند . غفلت از روحیه ی جهادی و ایثار ، غفلت
از تهاجم فرهنگی دشمن ، غفلت از در کمین بودن دشمن ، غفلت از نفوذ دشمن در فضای رسانه ای کشور ،
بی مبالاتی نسبت به حفظ بیت المال ؛ این ها گناهان ماست ، این ها نقاط ضعف ماست . ) محمد رستمی ،
1394 ، ص 260 و 259 )
گفتار دوم : وظایف مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی
تحقق اقتصاد مقاومتی صرفا با مشارکت مردمی امکان پذیر است و لا غیر . برای بالا بردن مشارکت مردمی
باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد . فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم
خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور ، حس کنند و بر آن ببالند . در نظریه های
اقتصادی نقش مردم به عنوان مصرف کنندگان کالاها بسیار حائز اهمیت است .
از مهمترین نقشهای مردم در تحقق اقتصادی می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
1 ) مدیریت مصرف
امروزه تعادل در مصرف یک حرکت جهادی است و همه دستگاه های دولتی و غیر دولتی و هم چنین آحاد
مردم باید موضوع پرهیز از اسراف و استفاده از تولیدات داخلی را جدی بگیرند . جلوگیری از هر گونه اسراف
51
و تبذیر ، مهمترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است . از این رو خداوند در آیه 67 سوره ی فرقان
، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط را رسیدن به پایداری دانسته است. پس فرد یا جامعه ای که در
مسیر پایداری در مصرف حرکت کند به پایداری در اقتصاد می رسد و جامعه به همان مطلوب یعنی اقتصاد
سالم ، شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت .
2 ) قناعت )ساده زیستی و دوری از تجملات (
امیر مومنان علی )ع( بهترین اقتصاد و زندگی سالم اقتصادی که آسایش انسان را تامین کند ، تقتصاد مبتنی
بر قناعت تعریف می کنند ، پس قناعت و اقتصاد واقعی به معنای مصرف به مقدار کفایت است که مهم ترین
عامل در ایجاد آسایش پایدار و راحتی دانسته شده است . مردم جامعه باید تفکر خود را نسبت به مصرف تغییر
دهند و از مصرف گرایی و ریخت و پاش غیر ضروری در همه ی موارد خودداری کنند .
3 ) تولید ثروت حلال
تولید ثروت حلال باید در جامعه نهادینه شود و در کنار آن تولید ثروت های کاذب از طریق دلالی به امر
مذموم در میان آحاد جامعه مبدل شود .
4 ) ترجیح مصرف کالای داخلی بر کالای خارجی
پر واضح است که مردم حق استفاده از کالای با کیفیت را دارند ، ولی ترجیحا باید کالای ساخت داخل را
مصرف کنند و این امر نیازمند تحکیم نگاه علمی است ، به نحوی که دست اندرکاران عرصه تولید ، دولت و
دانشگاه ها حلقه ارتباط صمیمی و تعامل پایداری را باید با یکدیگر داشته باشند . زیرا صیانت از اعتبار تولید
داخلی در عرصه جهانی وظیفه ملی و اسلامی است ، و منافع زودگذر نباید منفعت ملی را به خطر بیندازد .
سیاستی که بعد از جنگ تحمیلی به عنوان استراتژی صنعتی غالب در ایران دنبال شد ، جایگزینی واردات بود
که هر چند در رشد اقتصادی به واسطه ی ورود کالاهای سرمایه ای و واسطه ای بی تاثیر نبود ، اما عملا نتیجه
ای جز وابستگی به کالاهای خارجی نداشت . شرکت های جدید چند ملیتی ، که طیف گسترده ای از کالاهای
خود را از پودر لباس شویی گرفته تا اتومبیل ، به نام محصولات وطنی تولید می کردند و به فروش می رساندند
، علاوه بر این که مردم را به شدت مصرف زده نمودند ، باعث شدند صنایع کشور که عمدتا تولید کننده ی
52
کالاهای مصرفی بودند ، به شدت به کالاهای واسطه ای و سرمایه ای شرکت های چند ملیتی و کشور مادر
)عمدتا آمریکا ( وابسته شوند .
5 ) تقدیر معیشت مقاومتی
در آموزه های دینی ، صبر در برابر مصیبت ، در کنار تقدیر معیشت بیان شده است . تقدیر معیشت در بیان
روایات به معنی اندازه داری در زندگی مادی و حرکت در میان اسراف و تقتیر به طوری که هیچ انسانی گرفتار
نشود تعبیر و تفسیر شده است . با توجه به این که در جامعه اسلامی مسیر کمال فردی از مسیر کمال اجتماعی
جدا نیست و فرد نیز باید وظایف خود را در قبال اجتماع به درستی انجام دهد و در طرف دیگر نوسانات
اجتماعی نیز بر زندگی او تاثیر گذار است ، بر این اساس ، زمانی که دامنه ی تحریم های اقتصادی و فشارهای
مالی بر یک کشور اسلامی بیشتر می شود ، این مسئله نیز بیشتر معنا پیدا می کند و مسلمانان نیازمند تقدیر
معیشتی مقاومتی و متناسب با اقتضائات تحریم هستند که زندگی آن ها را متغیر می کند .
از این رو ، می توان دو نوع تقدیر معیشت را برای مردم در راه رسیدن به کمال احصا کرد . نخستین نوع به
اندازه داری در زندگی و مدیریت معیشت خانوار در قالب هایی بر می گردد که دین اسلام به آنها اشاره کرده
است و شامل طلب رزق ، مدیریت مصرف ، دوری از فقر و فهم اصول کسب و کار می شود که در هر شرایطی
مومن باید به آن توجه کند .
اما زمانی که شرایط اقتصادی کشور تغییر می کند و کشور با تحریم های مختلفی مواجه است ، این تقدیر
معیشت نیز معنای متفاوتی پیدا خواهد کرد . اگر در حالت عادی رزق انسان در حدی است که بسیاری از
نیازهای او مرتفع می شوند و زندگی راحتی دارد ، زمانی که شرایط اقتصادی به دلایلی مثل تحریم یا خشک
سالی سخت می شود ، مطمئنا این مسئله در رزق او نیز موثر است و سطح زندگی او را کاهش می دهد و او
نیز باید مطابق با همین نوسانات زندگی خود را تغییر دهد و خود را برای شرایط سخت شدن زندگی مهیا
کرده باشد .
البته باید توجه کرد که آمادگی مردم برای مقاومت در شرایط مقاومتی ، به معنای این نیست که مسئولین
وظیفه ای در جهت بهبود معیشت مردم و افزایش سطح رفاه آن ها ندارند ؛ بلکه این شرایط نیازمند آن است
53
که مردم با تغییر اندازه داری در زندگی خود و اکتفا به سطح کفاف در زندگی و تحمل سختی ها و مصیبت
های اقتصادی در تقدیر معیشت خود ، حمله های دشمنان را خنثی کنند و مسئولین نیز وظیفه دارند که
شرایط اقتصادی را برای زندگی بهتر مردم آماده کنند و ضربه های دشمنان را از طریق حمایت از تولید و
مبارزه با دلالی و کاهش هزینه ی تولید و … خنثی کنند و نقاط ضعفی چون وابستگی به نفت و دلالی و … را
مرتفع سازند .
وظیفه ی دیگر مردمدر این شرایط ، رسیدگی کردن به حال ایر مومنین و تبعیت از سیره ی معصومین
)علیهم السلام (در شرایط تحریم و تنگناست که متاسفانه در مدت اخیر در کشور ما این امر تا حدودی نادیده
گرفته شده است ؛ یعنی اگر در کالایی کمبود وجود دارد ، مسلمانان باید در صورتی که مازادی در خانه دارند
، به فکر دیگران باشند و خود نیز با دلالی و گرانی مبارزه کنند و به آن دامن نزنند .
در زمان حضرت صادق )ع( ، در مدینه خشک سالی می شود و گندم و جو ، که از نیازهای اساسی مردم است
، کم می شود و حضرت به جای آن که در صف خرید گندم بروند تا نیازهای خود را برآورده کنند ، حرکتی
کاملا خلاف این امر انجام می دهند که نیاز است مردم ما نیز آن را سرلوحه ی خود قرار دهند .
عَن مُعَتِّبٍ قَالَ قَالَ لِی أبُو عَبدِاللهِ ع وَ قَد تَزَیَّدَ السِّعرُ بِالمَدِینَهِ کَم عِندَنَا مِنِ طَعَامٍ قَالَ قُلتُ عِدنَا مَا یَکفِیکَ «
أشهُراً کَثیرَهً قَالَ اَخرِجهُ وَ بِعهُ قَالَ قُلتُ لَهُ وَ لَیسَ بِالمَدینَهِ طَعَامٌ قَالَ بِعهُ فَلَمَّا بِعتُهُ قَالَ اشتَرِ مَعَ النَّاسِ یَوماً
بِیَومٍ وَ قَالَ یَا مُعَتِّبُ اجعَل قُوتَ عِیَالِی نِصفاً سَعیراً وَ نِصفاً حِنطَهً فَإنَّ اللهَ یَعلَمُ أنِّی وَاجِدٌ أن أطعِمَهُمُ الحِنطَهَ
» عَلَی وَجهِهَا وَ لَکِنِّی اُحِبُّ أن یَرَانِیَ اللهُ قَد أحسَنتُ تَقدِیرَ المَعِیشَهِ
امام صادق )ع( به معتب ، که غلام ایشان بودند ، فرمودند که قیمت ها در مدینه بالا رفته است ، به چه میزان
غذا در نزد ما هست ؟ گفتم که به اندازه ی یک ماه و بیشتر غذا داریم . حضرت فرمودند که برو بیرون و آن
ها را بفروش و من گفتم که در مدینه غذایی نیست ! ) چطور آنها را بفروشم ( حضرت فرمودند که آنها را
بفروش و زمانی که آن ها را فروختی ، همانند مردم هر روز گندم بخر . سپس حضرت فرمودند معتب غذای
خانواده مرا نصف گندم و نصف جو قرار بده ، به درستی که خداوند می داند که من می توانم به آن ها گندم
54
بدهم ، اما می خواهیم که خداوند مرا در حالی ببیند که اندازه داری در معیشت را به نحو احسن انجام
داده ام .
این حدیث شریف بیانگر آن است که حضرت در مورد مصرف به اقتضائات زمان خود توجه کرده اند و در
شرایط سختی ، مراعات حال دیگران و سایر مردم را کرده اند .ایشان به جای آنکه به دنبال افزایش اندوخته
ی خود باشند ، تمام اندوخته را در شرایط سختی فروخته اند تا نیازهای مردم مرتفع بشود و همانند سایر
مردم باشند . یعنی حضرت از اندوخته ی خود در شرایط قحطی صرف نظر کرده اند و برای تنظیم بازار و
همراهی با مردم ، تمام اندوخته ی خود را به بازار عرضه کرده اند تا هم بقیه یاد بگیرند و برای تعدیل بازار
اندوخته هایشان را به بازار عرضه کنند و به دنبال انبار کردن و … نباشند و با هجوم به بازار موجب افزایش
تقاضا و افزایش دو چندان قیمت ها نشوند و هم این که حضرت در این شرایط روز به روز خرید می کرده اند
تا برای سایرین مشکلی رخ ندهد و کمبودی در بازار ایجاد نشود .
اما در این میان ، نکته ی قابل تامل تر آن است که در شرایط سختی و کمیابی ، با وجود آنکه توانایی آن را
داشته اند که از گندم ) کالای خوب و با کیفیت ( استفاده کنند ، به غلام خود فرمان داده اند که هم از گندم
خرید کند و هم جو بخرد تا نه تنها تقاضای گندم کاهش یابد ، بلکه خانواده ی وی خود را برای مقاومت در
شرایط سخت که می تواند مصیبت اقتصادی باشد مهیا کنند .
اما در کشور ما ، عملکرد مردم کاملا بر عکس سیره ی معصوم است . متاسفانه در مدت اخیر که در کالاهایی
نظیر مرغ ، آجیل ، برنج و … در بازار کمبود ایجاد شد مردم سراسیمه به بازار هجوم آوردند و چند برابر مایحتاج
خود را خریداری کردند ؛ تا جایی که میزان تقاضا در شرایط کمبود در برخی کالاها ، از حالت عادی نیز بیشتر
شد و این به سود آوری دلالی و کمبود کالا دامن زد . اما بر اساس سیره ی توضیح داده شده ، مناسب بود که
مردم به بازارها هجوم نیاورند و نه تنها در حد نیاز خود از کالاهای موجود خریداری کنند ، بلکه برای تعدیل
شرایط اقتصادی ، کمتر از نیاز خریداری کنند یا اگر ذخیره ای در خانه دارند ، در اختیار سایر مردم قرار دهند
. جای تاسف است که برخوردی نظیر برخورد حضرت صادق )ع( در زمان گرانی و کمبود در کشورهای توسعه
یافته انجام می شود ، ولی در کشور ما چنین عملکردی بسیار اندک رخ می دهد .
55
لذا اگر مسلمانان دو وظیفه ی خود در خصوص تقدیر معیشت مقاومتی ، در کنار صبر در تحریم به معنای
مصیبت اقتصادی را به درستی انجام دهند ، این حرکت انقلابی ، فهمی عظیم و کمالی صحیح در میان مردم
ایجاد خواهد کرد و موجب رشد و کمال مسئولین و آحاد جامعه خواهد شد ، زیرا مومن نه تنها خود را برای
شرایط صلح و راحتی آماده کرده است ، بلکه خود را برای شرایط سخت و مقامتی نیز مهیا می کند .
اقتصاد مقاومتی مجموعه ای از استراتژی هایی است که در شرایط تحریم تجویز می شود . در این استراتژی
تمامی عوامل اقتصادی اعم از دولت ، تولیدکنندگان و خانوارها وظایفی را عهده دار می شوند که اجرای آن ها
نه تنها آسیب پذیری اقتصاد در شرایط تحریم را به صفر می رساند ، بلکه باعث شکوفایی و رشد اقتصادی در
استفاده ی « ، » کاهش وابستگی به نفت « ، » مردمی کردن اقتصاد « شرایط مذکور نیز می شود . راهبردهای
حمایت از تولید « ، » وحدت و همبستگی « ، » حرکت بر اساس برنامه « ، » حداکثری از زمان ، منابع و امکانات
راهبرد مشترک آحاد ملت و دولت » مدیریت مصرف « راهبرد خاص دولت و » مدیریت منابع ارزی « و » ملی
است . البته با بررسی تاکیدات رهبری در زمینه ی این راهبردها ، متوجه وزن بالای راهبرد مدیریت مصرف
در برابر سایر استراتژی ها می شویم.
6 ) مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر
اسراف به معنای تجاوز از حد و تبذیر به معنای ریخت و پاش ، هر دو به لحاظ اسلامی رفتاری ناپسند و
مضموم هستند . جامعه ای که این رفتار مصرفی را داشته باشد ، دچار اختلال در فرآیند انباشت سرمایه
می شود و نمی تواند رشد اقتصادی خود را به حد مطلوب برساند . مصرف نا متعادل در سطح خانوار ، که
عمدتا در جامعه ی ایران به تجمل گرایی ، لوکس گرایی و استفاده از کالاهای وارداتی منجر می شود ، فرآیند
انباشت سرمایه های خرد را دچار اختلال می سازد و در نهایت ، رشد کشور را متوقف و وابسته به نفت خواهد
کرد .
7 ) نگاه جهاد گونه داشتن به موضوع مصرف متعادل
مقام معظم رهبری ) دام ظله ( ، زمانی که از قید جهاد در موضوع مصرف استفاده می نمایند ، اشاره به
ایستادگی در برابر تهاجم دشمن و رد شدن از موانعی است که بر سر راه مصرف متعادل وجود دارد . این تعبیر
56
با توجه به تهاجم فرهنگ مصرفی غرب ، به ویژه در طول یک قرن اخیر ، درست به نظر می رسد ؛ زمانی که
کشورهای صنعتی و پیشرفته در تلاش برای بحران کاهش تقاضای دهه ی 1920 ، سیاست افزایش تقاضای
مصرفی مردم ، به ویژه در کشورهای توسعه نیافته را در پیش گرفتند .
آنتونی پارسونز ، آخرین سفیر انگلیس در رژیم شاه ، که پس از پنج سال سفارت و فقط پنج روز قبل از فرار
متن تظهاراتش را در سال » غرور و سقوط « شاه از کشور ، ایران را ترک کرد ، در کتاب خود تحت عنوان
1974 م ) 1352 ش ( خطاب به بازرگانان انگلیس و کسانی که دست اندرکار تجارت و معامله با ایران بودند
، چنین به رشته ی تحریر در آورده است :
نخستین کاری که اینجا می کنید این است که تا می توانید کالاهایتان را بفروشید و فقط در صورتی سرمایه «
گذاری کنید که برای فروش کالایتان چاره ای جز این کار نداشته باشید ؛ اما اگر مجبور باشید در اینجا سرمایه
گذاری کنید ، به میزان حداقل ممکن سرمایه گذاری کنید و صنایعی را انتخاب کنید که قطعات و لوازم آن
از انگلستان وارد شود ، مانند صنایع مونتاژ که در واقع سوارکردن قطعات صادراتی انگلیس در ایران است . در
این محدوده و با توجه به این نکات ، من معتقدم که ایران یکی از بهترین بازارهایی است که شما می توانید
». برای مصرف کالاهای خود در جهان سوم پیدا کنید
8 ) دوری از مدگرایی
مدگرایی را می توان حالتی از مصرف گرایی در نظر گرفت که وابستگی بیشتری به محصولات وارداتی دارد .
بنابراین مد و مدگرایی نه تنها تبعات منفی مصرف گرایی را برای جامعه دارد ، بلکه فرآیند وابستگی به واردات
را تشدید می کند . مدگرایی فرآیندی است که با اقبال مردم تشدید و با ادبار آن ها به شدت تضعیف می شود
. لذا همان طور که مقام معظم رهبری ) دام ظله ( می فرمایند ، خود مردم باید راه مصرف کالاهای خارجی
را ببندند و این فرآیند را مهار نمایند .
حرکت کند » الگوی مصرف اسلامی « مدیریت مصرف زمانی تحقق می یابد که الگوی مصرف فعلی به سمت
و اصلاح شود . اهمیت وجود الگوی مصرف صحیح از آنجایی اهمیت دارد که از نظر علمی ، اولین و مهم ترین
قدم برای اصلاح نظام اقتصادی ، اصلاح الگوی مصرف است ؛ زیرا غایت تولید کالا و خدمات در یک کشور
57
مصرف آن هاست .از این رو ، حاکمیت مصرف کننده بر اقتصاد یک امر عقلایی است . بنابراین اصلاح الگوی
مصرف جامعه آغازی برای اصلاح تولید و به طور کلی ، اصلاح نظام اقتصادی است . بنابراین می توان اصلاح
الگوی مصرف مبتنی برالگوی مصرف اسلامی را راهبرد بلند مدت دستیابی به پیشرفت و عدالت دانست .
اما در کوتاه مدت می توان دو مورد جهت مدیریت مصرف ارائه نمود ؛ یکی از علل اصلی مصرف نامتعادل
خانوار ، فقدان مکانیسمی برای جذب سرمایه های خرد آن هاست . دهک های متوسط جامعه معمولا سرمایه
های خردی در دست دارند که به واسطه ی عدم جذب در بازارهای مالی ، معمولا در نهایت به مسافرت های
پی در پی و پرهزینه ، تعویض های مکرر لوازم خانگی و … ختم می شود . بنابراین اولین راهبرد کوتاه مدت
در زمینه ی مدیریت مصرف ، ایجاد مکانیسم جذب سرمایه های خرد توسط بازار ) به ویژه بازارهای مالی (
است .
راهبرد دیگر را می توان در جهت دهی به مدگرایی در بین جوانان دانست ، زیرا مسئله ی پیروی از مد در
عصر کنونی ، اگر قابل مهار نباشد ، بی شک قابل هدایت است . اگر تولید کنندگان داخل بتوانند با برند سازی
، افزایش تنوع و کیفیت محصول و … وارد بازار مد شوند ، نه تنها با استقبال خانوارها ، به رشد درآمد ملی
کمک می کنند ، بلکه وابستگی کنونی به واردات کالاهای مصرفی کاهش خواهد یافت .
9 ) صبر مردم بر مصیبت اقتصادی ) تحریم (
یکی از مسائلی که در باب تحریم باید به آن پاسخ داد آن است که وظیفه ی مردم در قبال تحریم ها چیست
و این تحریم ها چه اثراتی درزندگی فردی و اجتماعی مردم دارد ؟ آیا تحریم تنها یک مرحله و یک فشار است
که مردم و انقلاب اسلامی باید آن ها را تحمل کنند یا آنکه گامی در جهت تحقق اهداف انقلاب اسلامی است
. به عبارت دیگر ، ثمرات حقیقی تحریم ها و تحمل آن ها برای کشور چیست ؟
در ادبیات اسلامی ، صبر بر مصیبت ها یکی از مراحل کمال شناخته شده است . مطابق حدیث شریف امام
حقیقت » الکَمَالُ کُلُّ الکَمَالِ التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبرُ عَلَی النّائِبَهِ وَ تَقدِیرُ المَعِیشَهِ « ، ) باقر ) علیه السلام
کمال در سه چیز است ، فقیه شدن در دین ، اندازه داری در زندگی و صبر بر مصیبت در مورد کمال انسان
سه مرحله قابل احصا کردن است . نخست انسان باید برای رسیدن به کمال در دین تفقه کند و دستورات
58
دینی را یاد بگیرد . به درستی که بدون فهم مناسب از دین و شناخت احکام الهی ، راه رسیدن به سعادت و
کمال میسر نخواهد بود . لذا انسان باید در حد توان خود ، در دین تفقه کند و به شناخت وظایف خود نائل
شود . در گام بعد ، باید با شناخت صحیح دین ، به اندازه داری در معیشت خود بپردازد و زندگی خود را بر
اساس تعالیم اسلامی تنظیم کند . حیطه ی دیگری که در راه کمال مهم است ، صبر در مقابل مصیبت هاست
. بسیاری از افراد در زمان مواجهه با مصیبت ، دین خود را از دست داده و کفران می کنند و بسیاری نیز از
مواجهه با آن خودداری می کنند .
به بیان معصوم ، انسان زمانی به کمال حقیقی خود می رسد که در مقابل مصیبت ها صبور باشد . با توجه به
آنکه دامنه ی این مصایب بیان نشده است ، می توان پا را از مصیبت های جانی فراتر نهاد و بیان کرد که برای
انسان در بسیاری از زمینه ها ، مصیبت هایی رخ می دهد و انسان باید در مقابل تمامی این مصیبت ها صبور
باشد . در زمینه ی اقتصادی انسان ممکن است با فقر مالی و مادی مواجه شود و از راه خدا و استقامت در آن
». وَ أمّا إِذا مَا ابتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیهِ رِزقَهُ فَیَقُولُ رَبّی أهانَنِ « : استنکاف کند و همان طور که قرآن بیان می کند
اما زمانی که آزمایش می شود و رزقش تنگ می شود ، بیان می کند که خداوند به من توهین کرده است .
زمانی که بر او مصیبتی وارد شد ، کفران خدا کند و خدا را متهم کند . کما آنکه در تجربه ی تاریخ نیز موارد
بسیاری از بلایا و مصیبت های مالی بر مسلمانان بار شده است ) همانند شعب ابی طالب ( و مردم یا استقامت
کرده و یا راه شیطان را در پیش گرفته اند . امروزه نیز تحریم ها و تنگناهای اقتصادی از بلایا و مصیبت های
اقتصادی است که با جامعه ی اسلامی ارتباط دارد . بر این اساس ، مردم ایران زمانی که در مقابل تحریم ها
به عنوان یک مصیبت اقتصادی ایستادگی نمایند و صبر پیشه کنند ، این امر موجب می شود که نه تنها فرد
فرد مردم به کمال خود نائل شوند ، بلکه جامعه نیز در مسیر کمال خود قرار گیرد و به رشد و بالندگی خاص
خود برسد .
بر همین اساس است که رهبری تاکید دارند که تحریم ها اثر گذار نخواهد بود و برای ما مفید خواهند بود ،
زیرا مومنین زمانی که بر مصیبتی صبر می کنند ، به مرحله ی کمال خود نزدیک می شوند و لذا اگر چه در
59
ظاهر با سختی و تنگنا رو برو هستند ، اما در واقع مراحل کمال خود را طی می کنند. ) سید حسین اسحاقی
، 1393 ، صص 232 – 224 )
گفتار سوم : طراحی الگوی زندگی ، متناسب با اقتصاد مقاومتی
یکی از ضروریات و وظایف حاکمان و مسئولان دولتی ارائه الگوی مناسب و شیوه کارآمد برای زندگی عموم
مردم است . حضرت سلیمان نبی در نظام اقتصاد مقاومتی خود با توجه به قدرت و ثروت فراوان با ارائه شیوه
عملی ، دل سپردن به دنیا را مذموم دانسته و جایگاه و شان الهی خویش را فراموش نکرده است .
حضرت سلیمان با وجود حکومت و پادشاهی ، لباس مویین می پوشید و چون شب فرا می رسید ، دست
خویش به گردن می بست و تا صبح به عبادت می پرداخت و می گریست . روزی و درآمد او نیز از فروش
زنبیل لیف خرما بود که به دست خود می بافت . او حکومت را تنها برای غلبه بر پادشاهان کافر از خدا خواست
. )شهید ثانی ، شرح مصباح الشریعه ، 1377 ، ص 544 )
ایشان در دوران حکومتش همواره مردم را با خوردنی های لذیذ اطعام می کرد اما خود نان جو می خورد و
دستور داده بود تا کاسه ها و دیگ هایی از سنگ خار ساخته و در آن غذا می خوردند ولی سلیمان نبی خود
از آن طعام ها چیزی نمی خورد .
کسی که بر هوای نفسش پیروز شود ، سر سخت تر است از آن کسی که شهری « : حضرت سلیمان می فرماید
». را به تنهایی فتح کند
در احوالات پدر بزرگوارشان حضرت داود )ع( آمده است که ایشان زنبیل های دست باف از لیف خرما
می ساخت و به هم نشینانش می گفت : چه کسی برای من می فروشد ؟ با بهای آن نان جو می خرید و
مصرف می کرد .
ألَنَّا لَهُ الحَدیدَ أنِ اعمَل سابِغاتٍ وَ قَدِّر فِی السَّردِ وَ اعمَلُوا صالِحا ؛ آهن را بر او نرم گردانیدیم و امر کردیم که «
سباء ، ( » . زره های گشاده بسازد و حلقه های آن را به اندازه قرار ده و کار شایسته انجام دهید 11 )
داود )ع( روزی یک زره می ساخت و به هزار درهم می فروخت ، بدین ترتیب 360 زره و 360 هزار درهم
فروخت و از بیت المال بی نیاز شد .
60
حاکمان و انبیای الهی با پرهیز از مظاهر دنیوی و مادی سعی در ترویج این اندیشه داشتند . دنیا هر چند مملو
از مظاهر فریبنده و دل انگیز باشد اما هرگز قابل اعتماد و اتکا نیست و این جلوه های زود گذر تنها پلی برای
وصول به آن سرای جاوید است .به این ترتیب بسیاری از آسیب های اجتماعی و بزهکاری ها را ریشه کن
می نمودند و روحیه امید و توکل و تلاش را به اقشار ضعیف جامعه هدیه می کردند و راه و رسم مقاومت را به
آنها آموزش می دادند . تمام آنبیا و اولیای الهی ، مصادیق بارزی از ساده زیستی و ترک دنیا بودند تا همانند
روشنایی خورشید ، نور هدایت را بر دل همگان بتابانند و در تلخ ترین روزگار با مردم شریک شوند . بین آنها
پیوند دوستی برقرار کنند و از طرفی با ترک دنیاپرستی از آسیب های هوای نفس در امان باشند و با عزت
نفس ، ترک وابستگی و احتیاج به غیر را در زندگی به مردم بیاموزند . روشن است که مقاماتی که برای حضرت
سلیمان بیان شد ، از راه علم حصولی به دست نمی آید و انسان نمی تواند از راه تفکر ، قیاس و برهان این
کارها را انجام دهد . نیل به این مقام جز با تهذیب نفس و سلطه بر غرایز و امیال نفسانی و ترک زاهدانه دنیا
میسر نیست .
مقام معظم رهبری ) مدظله العالی ( نیز بارها در فرمایشاتشان مسئولین و مردم را از هر گونه بی انظباطی
مالی و اسراف بازداشته و فرمودند : اشرافی گری و گرایش به تجملات یک ضد ارزش می باشد . افراد
می بایست به شدت از آن اجتناب نمایند . آفت مسئولیت در یم نظامی که متکی به آرا مردم و متکی به ایمان
مردم است ، این است که مسئولین به فکر رفاه شخصی بیافتند و به دنبال جمع آوری برای خودشان باشند و
سرگرم مال اندوزی شوند . این امور مضرات بسیاری دارد من الجمله اختلال در زندگی دیگران ، فقدان عدالت
اجتماعی ، نابودی روحیه برادری ، کند شدن حرکت به سوی عدالت ، فرهنگ سازی مذموم برای عموم مردم
، خسارت به بیت المال و … را سبب می شود ؛ لذا می بایست از تکلفات و تعلقات در زندگی اجتناب نمود تا
مبادا پولی را که می تواند در تولید مصرف شود و سرمایه گذاری در پیش برد کشور شود و به فقرا کمک کند
، ثروت عمومی کشور را زیاد کند ، صرف در هوس و چشم و هم چشمی و آبرو داری های خیالی شود .
) گزیده هایی از بیانات مقام معظم رهبری مد الظله العالی 21 / 03 / 1387 )
61
وَ امحُ عَن قُلُوبِهِم خَطَرَاتِ المَالِ الفَتُون ؛ « : امام سجاد )ع( برای سربازان و مجاهدان جبهه دعا می فرماید
». خداوندا ! از دلهای ایشان یاد مال هوسباز را دور کن
این تعبیر )فتون ( فتنه انگیز ، فقط در مورد مال در این دعا به کار رفته ، فتنه همیشه در عرصه اجتماع نیست
. بدتر از آن ، فتنه در عرصه دل انسان است ، و اگر راه دل بستن به پول و زندگی و تشریفات و جاه و جلال
روی دل باز شد ، دیگر حد یقف ندارد . بنابراین اصل خودسازی و مراقبت از خویش و اجتناب از زرق و برق
زندگی ، به عنوان یک الگوی عملی وظیفه مسئولین و مدیران می باشد و لازمه اقتصاد مقاومتی است . ) ماندانا
موسوی ، 1394 ، صص 181 – 178 )
امیر المومنان علی )ع( می فرمایند :
حسن زاده آملی ( ». فَلَیسَت تَصلَحُ الرعیهُ ألّا بِصَلَاح الولاهِ ؛ رعیّت اصلاح نمی شود مگر در پرتو اصلاح احکام «
، هاشمی خویی ، میرزا حبیب اله ، شرح نهج البلاغه ، ج 14 ، ص 121 )
گفتار چهارم : مصادیق اقتصاد مقاومتی در دوران برخی از پیامبران
حکمرانان بزرگ دینی یک چیزی در برنامه های خود دارند به نام منشور ، منشور به معنای نامه ی سرگشاده
و شفاف و در دسترس همگان . منشور اقتصادی انبیاء در واقع همان فرامین ، احکام و دستورهای الهی است
که به وسیله وحی در اختیار ایشان قرار گرفته و به مردم ابلاغ شده است ؛ اما انتخاب کلمه منشور در این اثر
بدین جهت است که اقتصاد بر 3 پایه ی تولید ، توزیع و مصرف استوار است . این سه در کنار هم منشوری را
تشکیل می دهد که نوک پیکانش سعادت یا شقاوت افراد جامعه را نشان می دهد . دست آورد این منشور
عدالت ، آزادی ، امنیت ، رفاه ، رفع فقر و تبعیض ، براندازی نظام استکباری ، کرامت و تکامل بشریت می باشد
. این ها همان آرمانهایی است که انبیاء به آن بشارت می دادند .
حضرت آدم ) علیه السلام (
پایه ریزی نخستین گام های اقتصاد با محوریت تولید
زمانی که توبه حضرت آدم )ع( پذیرفته شد ، از سوی خداوند امر شد تا به آباد نمودن زمین بپردازد و ما یحتاج
زندگی خویش را تامین کند . مورخین نوشته اند که حضرت آدم تا 40 روز از کردار خویش می گریست .
62
حضرت جبرئیل از همان گندم آورد و او را امر به زراعت کرد . گندم سبز شد و خشک گردید آن را دستاس
کرد ، برای پختن محتاج آتش شد از دوزخ آتش آوردند و آن خمیر را پخت . بدین ترتیب حضرت آدم و حوا
بعد از تجربه ی آزادی و استفاده بی زحمت از نعم بهشتی ، در روی زمین برای رفع حوایج و نیازهای زندگیشان
به کار و تلاش امر شدند و به کشت و زرع و پرورش درختان میوه پرداختند و فرزندان خود را نیز به دامداری
و کشاورزی دعوت نمودند . پایه های اقتصاد به ساده ترین شکل خود ایجاد گردید و عصر تولید آغاز شد .
اصول حاکم بر اقتصاد ابراهیمی
مالکیت و سرپرستی الهی : حضرت ابراهیم ) ع( بر خلاف قوانین حاکم بر آن زمان ، مالک همه چیز و مدبر
همه ی امور را خداوند متعال معرفی می نمایند . بی شک چنین بینش در نظام اقتصادی و اجتماعی مردم
بت پرست تاثیر بسزایی داشته ، لذا آنها پادشاه عجم را به عنوان سرپرست خود پذیرفته بودند . آنچه بیان
کردیم برای این بود تا نشان دهد چگونه اولا جهان بینی و ایدئولوژی در نظام اقتصادی تاثیر می گذارد و ثانیا
ذکر شود اعتقادات مردم جاهل آن زمان هنوز با زبان مدرن در تفکرات انسان ها موج می زند .
کار و تلاش : کار ، یکی از مفاهیم کلیدی اقتصاد و در واقع عنصر اصلی مساله ی اجتماع به شمار می رود .
فقرزدایی : خداوند مالک همه ی دارایی هاست و انسان ها کارگران و امانت داران او هستند ما در مقابل خداوند
به نسبت استعداد ، توانایی ها و بهرمندی از منابع طبیعی مسئول هستیم و می بایست به فقرا و ضعفا توجه
نمایند و تعهد روشنی بر گردن آنها برای ریشه کن نمودن فقر از جامعه می باشد.
ماندگار شدن ، نه ثروت اندوزی : در اقتصاد دینی ثروت فی النفسه مذموم نیست و در حقیقت نعمتی از طرف
خدا می باشد ، اما اعتماد و اطمینان بر رفاه مادی به شکلی بت پرستی محسوب شد و خانه برانداز تلقی می
شود .
توزیع دارایی و عدالت اجتماعی : حضرت ابراهیم )ع( مانند سایرانبیای الهی از سوی خداوند برای برپایی قسط
و عدالت در جامعه مبعوث شده است تا با ارائه احکام و قوانین خاص نظام های اجتماعی از جمله نظام اقتصادی
سالم ، سبب ساز برپایی قسط و عدل در جامعه شود .
جایگاه دولت و حاکمان : دولت باید نظارت کلی بر درستی و کارآیی نظام اقتصاد در جامعه داشته باشد .
63
هجرت برای گشایش روزی : حضرت ابراهیم اولین کسی است که سنت زندگی را در تمام شئون به بشر
آموخت . اولین کسی بود که از جان ، مال و اولاد امتحان شد . او اولین کسی بود که در راه خدا مهاجرت نمود
. نکته ی مهم در این جاست که مطابق اصول و قواعد الهی هجرت عاملی برای گشایش و رهایی از تنگناهاست
که پاداش و اجر بسیاری به همراه دارد .
حضرت موسی )ع(
1 - روش برخورد با نیروی انسانی 2 - حق شناسی 3 - سخت گیری نکردن 4 - برخورد عاطفی 5 -تدوین
قرار داد 6 - ویژگی های نیروی کار
در زمان حضرت موسی بسیار تاکید می شده به آن توجه می شده است .
حضرت مسیح )ع(
طراحی سبک زندگی
سبک زندگی نماد هویت فرد و یا جامعه در سطح خرد و کلان می باشد . تفکر و اعتقادات در مفهوم سبک
زندگی تاثیر گذاشته و امکان وحدت و تمایز را فراهم می آورد . بدین گونه که با انتخاب یک زندگی ، فرد یا
افرادی خود را با آنها یکی می کنند ؛ هر چند قرن ها فاصله ی زمانی را پشت سر بگذاریم . در واقع سبک
زندگی چارچوبی است که زندگی افراد را سامان می دهد و معنا و هدف خاصی به تغذیه ، تفریح ، کار ، ازدواج
، پوشش ، مسکن ، حمل و نقل ، امرار معاش و … می بخشد که همه اینها در مجموع سبک زندگی را
می سازند.
بی شک موقعیت زمانی ، جغرافیایی ، اقتصادی در تمام ادوار تاریخ در سبک زندگی افراد تاثیر بسزایی
می گذارد . حضرت مسیح )ع( چون سایر انبیاء جهت اصلاح جامعه بیمار بنی اسرائیل به اصلاح و سامان دادن
اعتقادات و اهداف زندگی مردم یهود پرداخت ؛ زیرا آنها تنها فکرشان جمع آوری مال ، ثروت و زر اندوزی بود
. در این راه فقرا و بینوایان را مجبور می کردند تا مال و اموال خود را به صورت نذر و هدیه تقدیم معبد کنند
؛ سپس این بذل و بخشش را به خود اختصاص می دادند تا جیب و انبارهای خود را از طلا پر سازند . هر چند
64
افرادی بی بضاعت به سبب پرداخت اجباری نذر و صدقه در نهایت فقر و تنگدستی به سر می برند و نتوانستن
قوت لایموت پدران درمانده و فرزندان بینوای خویش را تامین کنند و بدن خویش را بپوشانند .
در این هنگام ستاره رسالت و خورشید نبوت عیسی بدرخشید و ایشان با پوشیدن لباس فقر و دوری از دنیا به
مقابله با زر اندوزی و دنیا پرستی عالمان یهود پرداخت و بدین وسیله اسرارشان را آشکار و ریاکاری و مفاسدشان
را بین مردم فاش ساخت .
بی شک رویه ساده زیستی انبیای الهی به عنوان رهبران فرهنگی و عقیدتی جامعه از نظر آرامش و آسایش
فکری برای مردم نقش بسزایی دارد . این امر آستانه تحمل آنها را بالا می برد و قلبشان را با بزرگان دینیشان
یک دل و مهربان می نماید . همچنین ساده زیستی مسئولان سبب می گردد مشکلات فقرا و نیازمندان را با
همه وجود درک کنند و بهتر برای مشکلات چاره جویی نمایند و سبب می گردد مردم به ساده زیستی و
قناعت ، فقر خویش افتخار نمایند . تنش در جامعه کمتر شده و زندگی مادی و اقتصادی مردم ، دور از تنش
و نگرانی باشد .
قَالَ عِیسَی ابنُ مَریَمَ ع : اخزُن لِسَانَکَ لِعِمَارَهِ قَلبِکَ وَ لیَسَعکَ بَیتُکَ وَ فُرَّ مِنَ الرِّیَاءِ وَ فُضُولِ مَعَاشِکَ وَ ابکِ «
عَلَی خَطِیئَتِکَ وَ فِرَّ مِنَ النَّاسِ فِرَارَکَ مِنَ الاَسَدِ وَ الاَفعَی فَإنَّهُم کَانُوا دَوَاءً فَصَارُوا الیَومَ دَاءً ثُمَّ القَ اللهَ مَتَی شِئتَ
؛ زبان خود را اندوخته کن تا بتوانی دل را معمور و آباد کنی ، خانه ات وسعت تو را داشته باشد و تا ممکن
است از خانه بیرون مرو و از خود نمایی و زندگی فراخ و زاید از اندازه حاجت پرهیز کن . پیوسته برای خطاها
و لغزش های خود اندوهناک و متاثر شده و در فکر چاره باش ، و همیشه از پروردگار متعال در مقابل کارهای
علامه مصطفوی ، » … خود حیاء کرده و مراقب خود شو 1360 ، ج 1 ، ص 107 )
در واقع این شیوه زندگی حضرت عیسی )ع( و سنت زهد ، پارسایی و ساده – زیستی ایشان در مقابل مظاهر
فریبنده ی مادی ، روش ها غیر مستقیم تبلیغی و مبارزه آشکار در مقابل ظلم و ستم ثروت اندوزان بوده است.
حضرت علی )ع( درباره ی سبک زندگی حضرت عیسی )ع( می فرمایند :
65
اگر بخواهیم از عیسی بن مریم بگویم که سنگ را بالش خود قرار می داد . لباس پشمی خشن به تن «
می کرد و نان خشک می خورد . نان خورشت او گرسنگی و چراغش در شب ، ماه و پناهگاه زمستانی او شرق
و غرب زمین بود . میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهارپایان می رویاند . زنی نداشت که او را
فریفته خود سازد . فرزندی نداشت تا او را غمگین سازد . مالی نداشت تا او را سرگرم کند و آز و طمعی نداشت
نهج البلاغه ، خطبه ( ». تا او را خوار و ذلیل نماید . مرکب سواری او دو پایش و خدمتگزار وی دست هایش بود
160 ، ص 313 )
رویه ی تمام پیامبران به گواه آیات و روایات ساده زیستی و قناعت پیشه کردن می باشد ، زیرا هر زمان عقل
کامل شد و هدف زندگی را درک کرد ، خود را در پیچ و خم های زیاده خواهی و ثروت اندوزی گرفتار
نمی کند .
بنابراین با این صغری و کبری منطقی ضرورت تعلیم و تربیت اقتصادی و معیشتی انبیاء الهی اثبات می شود
، لذا نمی توان تنها به دست یافته های بشری اکتفاء نمود ، بلکه هر دو در کنار یکدیگر کار ساز خواهند بود ،
زیرا پیامبران الهی اخلاق و ارزش های معنوی و دینی را در سیاست های خرد و کلان اقتصادی خویش تزریق
نمودند و با ارائه تصویر درست از حقیقت انسان ، معنای حقیقی زندگی و سعادت را معرفی کردند و نواقص و
کاستی های اقتصاد ساخت بشر ، سکولار و نظام های سرمایه داری غیرالهی را بر طرف نمودند .
البته همه ی پیامبران بر مبنای اصول مشترک عمل نمودند . عده ای بر اساس وجدانیت و مفاهیم اخلاقی و
گروهی با تدوین قوانین اجتماعی و حقوقی ؛ به فرهنگسازی و تبلیغ پرداختند . این اصول مشترک که از میان
اندیشه های ناب اقتصادی ادیان آسمانی مختلف استخراج شده و در نوشتار حاضر به آن پرداخته شده است :
1 . مالکیت مطلق و حقیقی به خدا تعلق دارد و انسان فقط به عنوان یک امانتدار مسئول ، ثروت ها را
در اختیار دارد.
2 . مال و ثروت تحقیر نشده ، بلکه با هدف قرار دادن ثروت مبارزه شده است .
66
3 . مالکیت بعنوان حقی که متضمن مسئولیت است پذیرفته شده نه بعنوان یک حق مطلق ) در سیره
حضرت آدم به تفصیل به آن پرداختیم(
4 . در همه ی ادیان ، کار تولیدی تشویق و بیکاری و تنبلی مذمت شده است .
5 . هدف و مطلوب همه ی انبیاء بر پایی عدالت در اقتصاد بوده است .
6 . عدالت در اقتصاد دینی امری درون زا است . به این معنی که مردم به طور خود جوش به عدل قیاممی کنند .
7 . با توجه به اهمیت زیاد عدالت اقتصادی در اندیشه دینی ، میزان تحقق عدالت اقتصادی ، مقیاسی
برای سنجش دینی بودن اقتصاد شمرده شده است .
8 . مسئولیت ثروتمندان در کمک به فقرا در همه ی ادیان مورد تاکید قرار گرفته است .
9 . در تمام ادیان بر ضرورت دخالت دولت در اقتصاد برای تحقق عدالت تاکید شده است .
10 . فهم بشری ) عقل ( و اعتقاد مذهبی ) وحی ( در همه ی ادیان مکمل هم شمرده شده است نه متضاد.
11 . عقلانیت اقتصادی در اندیشه دینی به صورت توسعه یافته مطرح است . به این معنا که فعالیت
اقتصادی به همراه یک احساس مذهبی و دینی انجام می پذیرد .
12 . در اقتصاد دینی ، اخلاق بر اقتصاد مسلط است ؛ بنابراین فعالیت های اقتصادی باید در چارچوب
محدودیت های اخلاقی مطرح شده از طرف دین انجام شود .
13 . متون مقدس و کتاب های آسمانی ) قرآن کریم ، تورات ، انجیل و … ( و سیره انبیا و ائمه معصومین
)ع( منبع شناخت ارزش ها و هنجارهای دینی می باشند .
14 . اندیشه های اقتصادی دینی از یکسو بر حقوق و استحقاق مادی مومنین و از سوی دیگر بر وظایف و
تعهدات آنها تاثیر دارد.
15 . انسان دینی علاوه بر انگیزه ی مادی ) نفع شخصی ( انگیزه های معنوی و اخلاقی ) نفع عمومی و
نوعدوستی ( دارد .
67
16 . ریشه اصلی مشکلات اقتصادی ) مانند فقر ( در همه ی ادیان ، ناکارآمدی تولید و بی عدالتی در توزیع
دانسته شده است . هر چند بنا بر مقدرات الهی اراد در نوع روزی با هم متفاوت هستند و این زمینه ای است
برای امتحان و آزمون بشر .
17 . پیامبران بر این باورند ، انسان در بین سایر عوامل تولید به جهت کرامت و شان انسانی خدادادی ،
نقش و جایگاه ویژه ای دارد ، لذا نیروی کار انسانی ، در اندیشه دینی ، از حقوق و منزلت خاصی بهره مند
می باشد و از طرفی حقوق کارفرما و مسئولیت کارگز در قبال او نیز نادیده گرفته نشده است .
18 . بهره گیری از صنعت ، تکنولوژی ، علوم روز نه تنها کرامت انسان را خدشه دار نمی کند ، بلکه بسیار
پسندیده و توصیه شده می باشد .
19 . اعتقاد به ربوبیت ) هدایت زندگی اجتماعی توسط وحی ( و خلافت ، جانشینی و امانتداری انسان از
جانب خدا نسبت به سایر مخلوقین ، زیر بنای تمام اصول و نظریات دینی است و شخصیت و هویت اجتماعی
افراد بر اساس میزان دارایی ها و عملکرد اقتصادی آنها سنجیده نمی شود .
20 . سرمایه های انسانی و خلاقیت افراد نخبه و سرمایه های مادی ، سرمایه داران همه و همه می بایست
در راستای ایجاد کار و تلاش ، آبادانی ، عمران و بهبود معیشت جوامع به کار روند و از استثمار فکر و مال
دیگران به شدت جلوگیری شده است .
21 . مبارزه با مفاسد اقتصادی و ربا ، رشوه و سایر بد اخلاقی های اقتصادی یکی از مسئولیت های مهم
پیامبران و مومنین بوده است .
22 . همه ی پیامبران در زمان خود طی یک برنامه ی مدون و از پیش طراحی شده با فقر و بیکاری به
شدت برخورد نمودند ؛ زیرا ریشه بسیاری از مفاسد اجتماعی را در این امر می دانستند .
23 . بر اساس آنچه گفته شد ، ارزش های اخلاقی و اعتقادات معنوی می تواند تاثیر مهمی بر رفتار اقتصادی
داشته باشد . اعتقادات و اخلاقیات دینی با ارائه استاندارد ها و قواعد اجتماعی ، برای تشخیص درست از
نادرست ، کارگزاران اقتصادی را تشویق می کند که با روش های معینی رفتار کنند .
68
24 . دولت می بایست مکانیزم نظارت را در هر شرایط پی بگیرد و به مردم اجازه سرمایه گذاری و فعالیت
های اقتصادی مستقل بدهد .
و آخر سخن آن که : خداوندا سپاسگزارم که اذن فرمود ، تا مدتی در فضای عطر آگین از یاد و نام انبیاء سیر
کنم و در جوار این بزرگواران معنای حقیقی زندگی را در یابم و در محضر شریفشان آرامش یابم . ) ماندانا
موسوی ، 1394 ، صص 128 و 127 و 111 و 72 و 39 و 38 و 25 .)
نتیجه : مسئولین موظف هستند تا شرایط و زیر ساخت ها را برای عملیاتی شدن اقتصاد مقاومتی فراهم کنند
. اما بیشتر از همه نیاز به این است که مردم به خود باوری رسیده و بهه جامعه اعتماد کنند و وظایف خود از
جمله پرهیز از تجمل گرایی ، درست مصرف کردن ثروت ها ، صبور بودن در بلایای اقتصادی ) تحریم ها ( و
… را انجام دهند تا این قطار تقریبا در حال آماده شدن برای حرکت سرعت بگیرد و هر چه سریعتر به منزل
مقصود ) مقاوم شدن اقتصاد و پویایی آن( برسد .
69
نتیجه گیری :
اقتصاد مقاومتی برای خروج از شرایط سختی است که هم مسائل دیگر و مهمتر از همه کار شکنی های
آمریکایی ها و تحریم ها به وجود آورده است و تفاوتش با ریاضت اقتصادی در متکی به مردم بودنش ، و
نگاهش به داخل و ظرفیت های داخل در کنار واردات است .
از موانع مهم پیشرفت نکردن اقتصاد مقاومتی در طی سالیان بسیاری که رهبری آن را مطرح نموده است
وجود فساد در لایه های مختلف اقتصادی می باشد . برای حرکت اقتصاد باید به مسائلی چون اصلاح الگوی
مصرف توجه بیشتری کرد و رفتار مصرفی خود را اصلاح کرد و بعد به مسئله ی فراگیر و در دسترس اکثریت
، یعنی فضای مجازی و رسانه ها اهتمام بیشتری ورزید و مسائل مربوط و آیات و روایات در مورد اقتصاد سالم
و چگونگی تحقق اقتصاد مقاومتی را نشر داد .تا به این شکل به فرهنگ سازی این امر کمکی شده باشد .
مسئولین موظف هستند شرایط و زیر ساخت ها را برای مردم فراهم کنند تا مردم با فراغ بال بیشتری بتوانند
به این مسئله فکر کنند و ببیند که هر کدام چه کاری می توانند انجام دهند و هر شخص به نوبه خود چه
کاری باید انجام دهد . اما مسائلی هم هست که مردم می توانند کارهایی را آغاز کنند و با وارد کردن فشار به
دولت از او بخواهند که شرایط مهیا شدن اقتصاد مقاومتی را فراهم کند . نتایج همه این کارها پویا شدن و
مقاوم شدن و درجه یک شدن اقتصاد ، در سطح منطقه خواهد بود .
70
منابع و مآخذ :
1 . اسحاقی ، حسین ، نقش فرهنگ در مقاوم سازی اقتصاد ، نشر هاجر ، چاپ اول ، قم ، 1393
2 . اسحاقی ، حسین ، نقشه راه در جهاد اقتصادی ، نشر خادم الرضا ، قم ، 1390
3 . آقا نظری ، حسن ، نظریه پردازی علمی اقتصاد اسلامی ، سبحان ، قم ، 1391
4 . رستمی ، محمد ، زندگی به سبک جهادی ، نشر شهید کاظمی ، چاپ چهارم ، قم ، 1394
5 . زکریایی ، محمد علی ، فرهنگ مطهر ، انتشارات جامعه و فرهنگ ، 1390
6 . ژید ، شارل ، تاریخ عقاید اقتصادی ، کریم سنجابی ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ سوم ، 1370
7 . شوما خر ، ای . اف ، اقتصاد با ابعاد انسانی کوچک زیباست ، انتشارات سروش ، چاپ سوم ، 1372
8 . عمید ، حسن ، فرهنگ عمید ، انتشارات امیر کبیر ، تهران ، 1384
9 . غزالی ، محمد ، اسلام و شرایط اقتصادی ، خلیل خلیلیان ، انتشارات بهمن ، 1384
10 . غفوری ، علی ، خطوط اصلی در نظام اقتصادی اسلام ، نشر پرتو ، چاپ دوم
11 . کلانتری ، علی اکبر ، اسلام و الگوی مصرف ، نشر بوستان کتاب ، چاپ دوازدهم ، 1391
12 . قدیری اصلی ، باقر ، اقتصاد خرد ، نشر سپهر ، چاپ پنجم ، 1365
13 . لیست ، فردریک ، نظام ملی اقتصاد سیاسی ، ناصر معتمدی ، انتشارات علمی ، چاپ اول ، 1370
14 . ماندل ، ارنست ، علم اقتصاد ، هوشنگ وزیری ، انتشارات خوارزمی ، چاپ اول ، 1359
15 . موسوی ، ماندانا ، منشور اصلاحات اقتصادی انبیاء ، نشر هاجر ، چاپ اول ، 1394
16 . موسی صدر ، امام ، رهیافت های اقتصادی اسلام ، مهدی فرخیان ، نشر امام موسی صدر ، چاپ اول
، 1386
17 . معین ، محمد ، فرهنگ معین ، انتشارات راه رشد ، 1381
18 . حسینی هرندی ، عیوضی ، محمد حسین ، غلامحسین ، جهاد اقتصادی ، نشر پژوهش های صدا و
سیما ، چاپ دوم ، 1392
19 . جامع مدرسین حوزه علمیه قم ، ویژه نامه تبلیغ ، 1390
71
فرم در حال بارگذاری ...