بسمه تعالی
به گزارش وب سایت برنامه نود، این که وی به همت یک بنیاد خیریه با 30 کودک بیمار دیدار کرده و آنها را خوشحال کرده است. دیدار با لیونل مسی می تواند برای طرفداران یک رویا باشد. اما مسی که دیدنش به این راحتی ها هم نیست این 30 کودک را در حالی دید که یونیسف این دیدار را میسر کرد و 30 کودک با بیماریهای خاص به بارسلونا سفر کردند و در تمرین بارسلونا حاضر شدند و مسی را دیدند و حسابی کیف کردند و روحیه گرفتند.مسی با همه آنها صحبت کرد و عکس انداخت و به آنها امضا داد تا نشان دهد که یک ستاره تمام عیار است. البته این تنها خبر جالب هفته گذشته نبود. بلکه تیم ملی انگلیس در پی توافق با یونیسف از کودکان مبتلا به بیماری مالاریا حمایت خواهد کرد. بر اساس آمار یونیسف، مالاریا هر 30 ثانیه جان یک کودک را می گیرد و هنوز راه مناسبی برای مقابله با آن پیدا نشده است. به همین خاطر تیم ملی انگلیس قرار است که در برنامه های یونیسف برای مقابله با این بیماری از آنها حمایت کند.
سابقه کارهای خیرخواهانه مسی
لیونل مسی بهترین بازیکن گذشته جهان نه تنها در فوتبال می درخشد بلکه کارهای خیریه اش هم زبانزد خاص و عام هست و همه مردم جهان و عاشقانش و حتی دشمنانش هم خوب می دانند که مسی در زمینه امور خیریه هم مثل فوتبال می درخشد. چندی پیش آماری از وی منتشر شد که اعلام شده بود هیچ بازیکنی در جهان به اندازه مسی در کار خیر فعالیت ندارد. مسی به جای ولخرجی و خوشگذرانی به تیپ و ظاهرش می رسد و خلاصه اینکه بیشتر وقتی که دارد را صرف کارهای خیریه می کند. به همین دلیل بنیاد خیریه ای به نام لیونل مسی تشکیل داده و کارهای خیریه انجام می دهد. به عنوان مثال چندی پیش وی مبلغ 100 هزار دلار به یونیسف مکزیک کمک کرد تا این وجه صرف رشد و پرورش نوجوانان و جوانان مکزیکی شود چرا که شنیده بود آمار ترک تحصیل در این کشور بالاست و برای جلوگیری از ترک تحصیل نوجوانانی که برای گذران زندگی مجبور به کار کردن می شوند چنین کمی کرده بود. بنیاد خیریه مسی را هم افرادی خیر تشکیل می دهند که با کارهای خیریه آشنایی ویژه ای دارند.اگر همان ماجرای مکزیک را بررسی کنید به آمار جالبی می رسید و آن کمک مسی به 1318000 نوجوان و جوان مکزیکی است که برای رشد و پیشرفت هرچه سالم تر خود کمکهایی دریافت کردند که این کمکها به صورت بهبود شرایط تحصیلی وکاهش ترک تحصیل آنها بود. البته مسی دو سال پیش هم یک کار جالب انجام داد. وی هزینه های درمانی یک پسر مراکشی را تقبل کرد. داستان از این قرار بود که ولید کشاش، پسرک دوازده ساله مغربی به سبب کمبود هورمون رشد در بدنش دچار بیماری شده است و پدر خانواده به سبب فقر، توان پرداخت هزینه های درمانی وی را نداشت و پسرک که آرزوی فوتبالیست شدن داشته و بازیکن آرژانتینی را الگوی خویش قرار داده بود، از طریق اینترنت از مسی کمک خواست. مسی هم ماجرا را پیگیری کرد و با تقبل تمامی هزینه های درمانی او تا شش سال آینده، باعث شادی پسر و خانواده اش شد. البته مسی نمی خواست ماجرا رسانه ای شود اما مراکشی ها آن را رسانه ای کردند.خبر دیگر درباره اش این است که لیونل مسی مبلغ 600هزار یورو برای تجهیز بیمارستان کودکان در شهر روساریو در 300 کیلومتری شمال بوینوس آیرس اهدا کرد این مبلغ برای بازسازی واحد تومورشناسی در بیمارستان کودکان ویکتورویلدا و برای هزینه سفر پزشکان به بارسلونا به منظور آموزش پرداخت کرد.
سفیر یونیسف هم هست
اما مسی که از ماه مارس سال 2012 به عنوان یکی از سفرای خیریه یونیسف معرفی شده است در کارهای خیریه حضوری ویژه دارد. اما بنیاد لیو مسی با بهره گیری از برنامه های یونیسف در کشورهای آرژانتین، مکزیک و اسپانیا به فعالیت می پردازد. در هر حال مسی وقتی مراحل رشد، شهرت و موفقیت را پشت سر گذاشت، هرگز فراموش نکرد از کجا آمده است و در عوض تلاش کرد فرصت خدا داده به خود را در اختیار سایر کودکان دنیا قرار دهد. همانطور که می دانید لیونل مسی، فرزند یک کارگر کارخانه و مادرش نظافتچی بود. پسرک، کودکی خویش را در بازی با توپ و قرار دادن خود در جایگاه ستارگان آرژانتینی مثل مارادونا می گذراند ولی در یازده سالگی، پزشکان تشخیص دادند فقدان هورمون رشد می تواند باعث صدمات جبران ناپذیری برای لئو شده و باید بسرعت هورمون های لازم از طریق تزریق به بدن او وارد شود، باعث نگرانی خانواده اش شد و پدرش که ماجرا را پیگیری می کرد متوجه شد که بودجه کافی را برای درمان مسی ندارد و نمی توانست داروهای لازم را که ماهانه 900 دلار هزینه در بر داشت بخرد. این کمبود هورمون باعث رشد کم مسی ولی به گفته خود مسی، عشق به فوتبال مانع تسلیم شدنش شد و مسی تلاش می کرد با بالابردن تکنیک خود و گرداندن توپ روی زمین، نبود قدرت بدنی را جبران کند و سرانجام این کارل رکساچ، مدیر وقت بارسلونا بود که به واسطه استعداد یابهای بارسا در آرژانتین به استعداد وی پی برد و با گذاشتن یک قرار ملاقات، پدر مسی را متقاعد به انتقال او به اسپانیا کرد و از زور هول بودن، قرارداد را روی دستمال کاغذی روی میز رستوان نوشت! پذیرش هزینه های درمانی لئوی کوچک نه تنها باعث شد وی نجات پیدا کند، بلکه دنیا توانست شاهد هنرنمایی های او در مستطیل سبز باشد مسی آن روزها را به یاد می آورد که حالا بنیاد خیریه تاسیس می کند.
مسی اول موسسه ای را بنیان گذاشت که وظیفه اش شناسایی کودکان با مشکل هورمون رشد در اسپانیا و سپس آرژانتین بود تا بلکه دیگر کودکی از این بیماری به سبب فقر رنج نبرد، اما گام مهم بعدی اش بالاتر بردن کیفیت سرویس دهی به کودکان سراسر جهان بود که از سال 2007 به صورت رسمی از طرف وی شروع شد. مسی به دنبال کودکانی با بیماری های خاص است و در این راه از هنر و توان پزشکان متخصص در گوشه گوشه دنیا بهره می برد. البته ساخت پارک های فناوری و زمین های چمن در نقاط دور افتاده دنیا، بخشی دیگر از فعالیت های بنیاد مسی است.
محمود احمدینژاد (۶ آبان ۱۳۳۵) سیاستمدار ایرانی است که ششمین رئیسجمهور ایران از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ بود. وی همچنین از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۶ اولین استاندار اردبیل و از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۴ شهردار تهران بود. او هماکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دانشیار[۷] دانشگاه علم و صنعت ایران است.
او در آرادان گرمسار در استان سمنان به دنیا آمد و در یک سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد. در سال ۱۳۵۴ برای تحصیل در مهندسی راه و ساختمان وارد دانشگاه علم و صنعت ایران شد. پس از انقلاب ۱۳۵۷، به عنوان نماینده علم و صنعت در جلسات انجمنهای اسلامی دانشگاهها شرکت میکرد. احمدینژاد تحصیلات خود را در این دانشگاه تا اخذ دکترای مهندسی عمران ادامه داد و در ۱۳۶۸ به عضویت هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت ایران درآمد. در دوران دهه شصت فرمانداری ماکو و خوی را بر عهده داشت. در ۱۳۷۲ به عنوان اولین استاندار اردبیل منصوب شد و تا ۱۳۷۶ این سمت را بر عهده داشت. در سال ۱۳۷۹ برای نمایندگی ششمین دوره مجلس شورای اسلامی از تهران نامزد شد که پیروز نشد. در ۱۳۸۲ او به عنوان شهردار تهران برگزیده شد و در این مقام در انتخابات نهم ریاست جمهوری ایران شرکت کرد و در ۳ تیر ۱۳۸۴ در دور دوم از این دوره با کسب ۱۷ میلیون رأی و با ۲۶٪ اختلاف نسبت به رقیب خود اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری، پیروز شد. احمدینژاد در ۱۳۸۸، در پی انتخاباتی مناقشه برانگیز با ۲۴ میلیون و ۵۹۷ هزار رأی و ۲۹٪ درصد اختلاف نسبت به نامزد بعدی، میر حسین موسوی، پیروز اعلام شد و برای دومین بار به ریاست جمهوری رسید.[۸] از جمله اقدامات احمدینژاد در دورهٔ ریاست جمهوری، اجرای طرح تحول اقتصادی بود که طبق آن سوخت سهمیهبندی شد، و همچنین یارانههای سوخت، آب، برق و مواد غذایی تدریجاً حذف به طور نقدی به مردم پرداخت شد. از دیگر اقدامات او پروژهٔ مسکن مهر به منظور خانهدار کردن خانوادههای کم درآمد بود. در دورهٔ ریاست جمهوری او روابط با کشورهای در حال توسعه بر کشورهای توسعه یافته اولویت یافت و برنامهٔ هستهای ایران با وجود فشارهای بینالمللی که منجر به اعمال تحریمهای اقتصادی شورای امنیت، آمریکا و اروپا علیه ایران شد، به پیش برده شد. در ۱۳۹۲، حسن روحانی با وعده بهبود شرایط کشور و تغییر سیاستهای اقتصادی، سیاست خارجی و فرهنگی جانشین احمدینژاد شد.
البته این آقا به هیچکدام از قولهایش عمل نکرد مستر روحانی منظور است.
دخـتــَــر کـه بــاشی
میـدونـی اَوّلــــیـن عِشــق زنـدگیـتــ پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مُحکــَم تــَریـن پَنــآهگــاه دنیــآ
آغــوش گــَرم پـــِدرتـه
دخـتــَــر کـه بــآشی میـدونـی مــَردانــه تـَریـن دستــی
کـه مـیتونی تو دستـِـت بگیـــری و
دیگـه اَز هـــیچی نَتــَرسی
دســــتای گَرم وَ مِهـــــرَبون پـــِدرتـه
هَر کـجای دنیـا هم بـــاشی
چه بـاشه چـه نبــاشه
قَویتــریـن فِرشتــه ی نِگهبـــان پـــِدرته
شب که میشود دلم هوایت را میکند :
امشب سَری به آسمان دنیا زدم ؛
همین چند لحظه ی پیش ! نگاهم که به ماه زیبا افتاد :
به ناگاه به یادت افتادم که چقدر جای صورت آسمانی ات
بر سینه ی آبیه آسمان خالی ست مولاجان ..
به ماه گفتم هر چقدر هم که زیبا باشی
باز هم سهم ت از دنیا همین یک تکه آسمان است و بس ..
اما من خورشیدی دارم که اگر روزی بَنای تابیدن کند
تو را شرمنده می کند ..
خورشیدی دارم که سهم ش تمام هستی و ماسِواست :
هر چه را که بخواهد در نگین انگشتری اش دارد …
در گوشه ی نگاهش : به وجودش - هستی - برپاست
و به اشاره اش روزگار می گردد.. دلتنگت شدم :
می خواستم با نگاه به آسمان سلامی عاشقانه
بر محضرت روانه کنم
تا بدانی از روی زمین این گوشه ی دنیا :
بی نهایت دوستت دارم مهدی جان ….
خاطرت آسوده آقاجان قلب من تا روز آمدنت
فقط برای تو عاشقانه می تپد …
مهدی جان:
به جز دستهای پر قدرت تو راهی نیست
که قلب پر از فراموش من از نام پر از حیاط تو آکنده شود و می دانم ،
می دانم مهربانی تو را آن قدرت هست که قلبم را چنان
وسعتی بخشد که از محبت تو سیراب شود.
آقای من کرم کن و بر من بتاب …
مهدی جان !
دردهای زیادی است که به آنها وعده داده ام با آمدنت علاج می شود.
جمعه ها دم غروب وقتی آسمان از اندوه نیامدنت
دوباره مثل صدها سال دیگری که خون گریسته است
اشک سرخ می بارد به خود می گویم :
” آقایم باز هم نیامد…..”
درست جمعه ها ، وقتی قلبم و قلب همه از تنگی فراغت
مثل لاله ای که زیر پا لگد شود چروکیده و
رنجیده می شود با خود می گویم
این درد عاقبت مرا خواهد کشت ، و بعد به خود نهیب می زنم که
** او خواهد آمد **
و آنگاه از دیدگانم قطره ای اشک می چکد و از
سوزان ترین پرده اندوهم می گویم :
مهدی جان درست که من بدم و لایق تو نیستم امّا …
مولای من:
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم
در عصرهاي انتظار به حوالي بي كسي قدم بگذار
خيابان غربت را پيدا كن و وارد كوچه پس كوچه هاي
تنهايي شو كلبه غريبي ام را پيدا كن
كنار بيد مجنون خزان زده و كنار مرداب آرزوهاي رنگي ام
در كلبه را باز كن به سراغ بغض خيس پنجره برو
حرير غمش را كنار بزن مرا خواهي ديد….
با بغضي كويري كه غرق عصاره انتظار است